از جان مادران در بند چه می خواهند ؟


هر وقت یاد اکرم زینالی و ژیلا مهدویان ، دو مادر رنج کشیده و دادخواه ، می افتم چهره ی زیبا و نورانی شان، ساعت ها در مقابل چشمانم ظاهر می شود. چهره ای که با هزاران غم و غصه ، آنقدرمهربان ،جذاب و دوست داشتنی است که  نگاهت از آنان سیر نمی شود . و امروز 40 روز است که ، خانواده ، فامیل و دوستان از دیدن  چهره ی این دو نازنین و گرمای وجودشان ، محروم شده اند و آنان در انفرادی تنهای تنها به جرم پیگیری وضعیت فرزندان در بند  ، اسیر قانون شکنان اند . 
اکرم نقابی
چه از جان این دو عزیز وطن می خواهند  ؟
 شاید مقاومت در برابراعتراف به کارهای نکرده جرم مادران را سنگین تر کرده والا آنان که گناهی مرتکب نشده اند .
شاید درخواست آزادی زندانیان عقیدتی بر آقایان گران تمام شده والا این درخواست که جرم نیست .
شاید باید مادران می گفتند : فرزندان ما را بازداشت کنید ، شکنجه کنید آنها را تنبیه کنید تا دیگر از حق و حقوق خود حرف نزنند.
شاید همدردی با مادران عزادار غیرقانونی بوده و مادران بلد نبودند کتاب قانون را بخوانند .
شاید اعدام، یک قتل سازمان یافته نیست و نباید با اعدام مخالفت کرد .ودرخواست اعدام فوری قاتلان فرزندان بی گناه را مادران باید  در دستور کار خود قرار می دادند .  
شاید  آمران و عاملان کشتارهای فرزندان بیگناه نباید محاکمه شوند و باید مادران می گفتند به کشتار ادامه دهید !
شاید این دو مادر حق نداشتند همراه دختران شان  قانونی ازکشور خارج شوند و باید قاچاقی و غیرقانونی می رفتند و به گرو هایی که آقایان دوست دارند  ، ملحق می شدند تا خبر های کذب  منتشر شده ،درست از آب در بیاید .
ژیلا (ترمسی)
  ما که نمی دانیم . خانواده هایشان هم نمی دانند ولی خانواده هایشان این را خوب می دانند که این مادران عملی خلاف قانون مرتکب نشده اند و به زودی آزاد خواهند شد . طبیعی است  آزادی این عزیزان و گل سر سبد مادران ، آرزوی همه ی ماست  ولی ما نگرانیم و به شدت هم نگرانیم  چرا که ، به خانواده ها می گویند کاری نکنید ، وکیل نگیرید ، آزاد خواهند شد . ولی کی ؟
تا کی باید این دو مادر فداکار، مثل بسیاری از زندانیان ، در بند بی قانونی باشند ؟
بسیاری از مادران ایران و فعالان مدنی ایران و جهان ، خواستار آزادی فوری اکرم نقابی و ژیلا مهدویان  شده اند ولی ای کاش خانواده ی این عزیزان هم فقط با انتظار و باور وعده های داده شده ، این روزهای سخت را سپری نکنند و مانند خود اکرم و ژیلا از حق و حقوق شان دفاع کنند   . 
این روز ها متاسفانه  تعداد زندانیان بسیار زیاد است و گاه ممکن است زندانی فراموش شود . 
اکرم و ژیلا به گردن همه ی خانواده های عزادار و خانواده های زندانیان حق دارند از حقوق آنان دفاع کنیم و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آنان شویم  . 
یک مادر عزادار - معصومه - م
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

3 نظر

  1. با مطلب نگرانیها و برداشت های نادرست به روز هستم
    با احترام سارا مشکات
    www.iranianpatriot-iraneazad.blogspot.com

  2. چهره غمگین اکرم وچشمان سیاه ژیلارادیدم ویکباردیگردلم بدردآمدکه دوستان مافقطبخاطردفاع وآزادی فرزندانشان مدت چهل روزاست که درزنداننومحروم ازتمام حقوق قانونی واجتماعی بیاددوستی که میگفت شماخودتان ماراباهم آشناکردیدواقعاهمینطوراست من سال گذشته که اوج دستگیریهای بودیکی ازعزیزانم درزندان بودودرآن شبهاماهمیشه باهم بودیم واکرم که هرجوانی رامیدییادفرزندگم شده خودبدست ماموران حکومتی میافتادهمیشه مارادلداری میدادهرشب که مامورزندان اعلام میکردمتفرق شویدامشب آزادی نداریم اکرم میگفت صبرکنیدمن بروم ازماموربپرسم شایدبازهم آزادکنندوشایداین بارزندانی شماباشدوازپله جلوی اوین بالامیرفت وازمامورسوال میکردووقتی جواب منفی میشنید.باآن صورت غمگین ومهربانش پایین میامدومرادرآغوش میگرفت ومیگفت غصه نخورحتمافرداشب میایددرحالیکه خودده سال بودچشم بدردوخته بودتاشایدخبری ازعزیزش بگیردمارادلداری میدادوماامروزدرلحظه لحظه انتظارآزادی این دوعزیزرامیکشیم وسکوت دردخودرافریادمیزنیم دوستان ماراآزادکنید...آقایان رنج مادران دربندیعنی زندانی انسانیت یعنی زندانی ازادی وآزادگی ودموکراسی که شماادعامیکنید.یعنی دربندکشیدن یک ملت ودربندکردن مام وطن مادرسکوت فریادمیزنیم چون فعلاخانوادهای این دوعزیزبه انتظارمرحمت مردان حکومت نشسته اندوماهم به حرمت آنهافقطانتظارمیکشیم ودورادورچشم بدردوختهایم تااین دوستان وتمامی آنهاکه درزندانندروزی آزادشوند ...پگاه

  3. وقتی -وکیل ِ- یک متهم ِ ، به باصطلاح " محارب با خدا" را دستگیر می کنند که دفاع شما از متهم یعنی هم عقیده بودن با متهم،
    لابد مادران را هم به همان اتهام دستگیر می کنند.

    آنها نمی فهمند که برای مادر مادر
    -- مـــــــــــــــــــآآآآآآآآآآآآادر-- فرقی نمی کند که فرزندش چند ساله است ، مادر او را بچه یه من می گوید و برایش دل نگران است.

    مادر زن مرحوم ما ، به عیال می گفت : ننه زنگ بزن
    به برادرت ، خیلی وقته که از بچه ام خبر ندارم.
    من می گفتم عزیز ، پسرت 52 و 53 ساله شه ، هنوز بهش
    میگی بچه ام؟ تازه چهار روز پیش بهش زنگ زدیم.
    می گفت : : اون بچه یه منه ، حتی اگر هشتاد ساله شم باشه ، چند وقته صدای ِ بچه ام را نشنیده ام دلم
    برایش تنگ شده است.

    برای حکومتیان فرقی نمی کند که چه کسی دارد به دستگیری یک نفر اعتراض می کند ، آنها او را هم، مخالف حکومت می شناسند ، و هرکسی که مخالف حکومت حرفی بزند می خواهند تخم مرغ داغ توی ِ دهانش به کنند که دیگر حرف نزند.

دیدگاه تان را وارد کنید