پیام لادن مصطفایی در سومین سالگرد همسرش

پیام لادن مصطفایی در مراسم سومین سالگرد کشته شدن همسرش علی حسن پور 


علی جان 
سه سال از فقدان جانکاه تو می گذرد. همه کسانی که از دور و نزدیک ترا می شناختند و می شناسند با تمام تأسف و اندوهی که در غم از دست دادنت تاثیر گرفتند و با ما در این مدت همدلی و همراهی کردند، بدون شک در سبک کردن بار اندوهمان بی تاثیر نبودند. ولی همگان با تجدید غمبار سالکرد فقدان تو و در پایان سومین سال با کلامی و نگاهی تاسف بار، یادی غمگنانه از تو کردند و پا از آرامگاه تو کشیدند و رفتند و فقط نقشی از خاطرات با تو بودن در قلب و ذهنشان شاید باقی بماند!! 

ولی من و ما با از دست دادن تو که رکن اصلی خانه بودی، چهار ستون قامت مان شکست، دلهامان پژمرد و کاخ آمال و آرزوهایمان که معمارش تو بودی فرو ریخت! 

از ما چه مانده است ،جز جسمی تهی از تمنا و دیده ای خون فشان و ایامی که بی تو به سر نمی شود. 

ما، بی تو در این خانه به وسعت ثانیه ها و سنگینی طاقت فرسای شبهای بی پایان زنده ماندیم و نتوانستیم نبودنت را باور کنیم. هنوز هم، از پنجره آشپزخانه خانه مان نگاهم را به پل عابر پیاده می دوزم تا شاید سایه ای از تو در میان سیاهی شب ببینم، ولی چه سود، ثمری از جستجوهایم نمی بینم و دلم به یک باره خالی می شود و ناباورانه باور می کنم که تو نخواهی آمد. مثل همان شبی که دژخیمان نگذاشتند به خانه ات بیایی!!! 

هنوز هم، روزها ترا در محل کارت احساس می کنم و دست به سوی گوشی تلفن می برم که با تو سخنی بگویم و یا چیزی از تو بخواهم، ولی چه سود فقط با لمس گوشی تلفن فوجی از خاطرات در مغزم ورق می خورد و به جای نجوا با تو سیلاب اشک جایگزینش می شود. 

خوب من، رنج جانفرسای عدم حضورت فضای خانه مان را کوچک و کوچکتر از آنی که هست به نظر می رساند. دیوارها به مرکز خانه نزدیک و نزدیک تر شده اند و خانه مان تبدیل به اتاقکی کوچک شده که تاب ماندن را از آدمی می گیرد و احساس خفقان می کنم. خانه بی تو وسعتش را از دست داده است. در بیرون از خانه و در لابلای آدهما همیشه در جستجوی تو هستم. 

علی جان، راهی که تو رفتی فراموش شدنی نیست و چراغی که با نثار خونت افروختی خاموشی پذیر نیست. گواه گفتارم جوانانی هستند که از تو و امثال تو پیروی می کنند و در تمامی جهان و بر صفحات رنگین تلویزیونها رنگ سرخ خون تو در سنگفرش خیابان صف ندای سهراب گونه مصطفی ها را زنده نگه می دارد. 

"به امید روزی زنده ایم که خونهای پر بهایتان جامعه ای متحول و دمکراتیک را بسازد." 

"به امید روز نجات میهن" 

در پایان یاد سهراب اعرابی، ندا آقا سلطان، مصطفی کریم بیگی، امیر جوادی فر، محمد کامرانی، شهرام فرج زاده، مسعود خسروی، اشکان سهرابی، محمد مختاری، سعید زینالی و همه جان باختگان قدیم و جدید را گرامی داشت و از همراهی و همدردی تمامی حاضران تشکر کرد. 

Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید