چشمان منتظر مادر- دل نوشته ای از اکرم نقابی

اینجانب اکرم نقابی مادر زندانی سیاسی سعید زینالی، سال هاست با تنی خسته از بیماری بدون هیچ گونه کمکی از ارگان های دولتی، در جستجوی فرزند خویش هستم. تا این تاریخ که 13 سال از دستگیری فرزندم گذشته است، هیچ اطلاع و نشانی از وی نداشته و با ناامیدی دست به دامان ارگان های مختلف دولتی شده ام و مسئولین بدون توجه به عاطفه مادری، اینجانب را بی هیچ جواب قانع کننده ای دست به سر کرده اند.
آیا 13 سال بی خبری و دوری از فرزند برای یک مادر قابل تحمل است؟
هر روز را با چشمی اکنده از اشک و خون، در انتظار خبری هرچند ناچیز به شب رساندن، حق مادری که فرزندی را به ثمر رسانده نیست.
در این سال ها که هر روزش را به امیدی سپری کردم و با آن امید شب را به صبح رسانده ام، تنها جوابی که از دولت گرفته ام این است که حتی به دنبال استخوان های فرزندم هم نباشم.
چطور می توانم بعد از گذشت 13 سال بی خبری، دلتنگی، نگرانی و حسرت، با وجود تمام تلاش های بی ثمر، به این جواب ناعادلانه قانع شوم.
اکنون یک سال دیگر را با امید به آزاد شدن فرزند خویش آغاز خواهم کرد. آیا این همان سالی خواهد شد که این همه سال را برای رسیدن به آن و در آغوش کشیدن فرزند خویش انتظار کشیده ام؟!

اکرم نقابی
18 تیر 1391
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید