عاشقان ایستاده می میرند!
باز خرداد و تیر خونین آمد. باز سالگرد 18تیر و رنج کهریزک آمد، باز بدن پاره پاره امیر و محسن و محمد آمد. باز بدن چاک چاک امیر در گرمای تیر سوزان دلها را به درد آورد.
امیرجوادی فر، جوانی هنرمند که شاعر و آهنگساز بود و در 18تیرماه سال 88 همانند سایر جوانان برای اعتراض به خیابان آمده بود تا فریاد بزند و به دست نیروهای سرکوب گر، به شدت زخمی و از ناحیه گردن و دست و پا زخمی شد.
ماموران از خانواده اش می خواهند که امیر را معرفی کنند، تا پس از چند سوال و جواب آزاد شود و پدر با این گمان که وضعیت پسرش را بغرنج تر نکند، پسرش را با دستان خود به کلانتری تحویل داد. دردی که پدر هنوز از آن می سوزد، ولی پدر فکر می کرد، مامورین انسان های خدمتگزار و قانون مدار هستند و نمی دانست که اکثر آنها، دشمنان قسم خورده مردم و آزادی هستند.
امیر را بعد از اینکه به کلانتری تحویل می دهند، به کهریزک منتقل می شود و در آنجا مانند سایر بازداشت شدگان تحت شدیدترین شکنجه های قرون وسطایی قرار می گیرد. فیلمی از امیر با پیراهن پاره پاره و بدنی زخمی و گردنی بسته از شکستگی وجود دارد.
امیر در یکی از اشعارش گفته بود: " عاشقان ایستاده می میرند" و در این فیلم امیر با بدنی چاک چاک، و سر و گونه آسیب دیده در کنار برادرش بابک ایستاده است. وقتی کهریزک لو می رود و زندانیان را به اوین منتقل می کنند، امیر به اوین نمی رسد و در راه تمام می کند.
امروز در سومین سالگرد مراسم امیر، به رسم هر سال، تعدادی از خانواده های جان باختگان، پدر محمد مختاری، مادر مصطی کریم بیگی، همسر علی حسن پور، خانواده یزدان پناه، پدر و خانواده محمدکامرانی فر، تعدای از مادران پارک لاله، تعدادی از مادران صلح، تعدای از دوستان و یاران امیر و تعدادی از جان به در بردگان بازداشت گاه جهنمی کهریزک، حضور داشتند.
ابتدا آهنگ "ای ایران" توسط مدعوین خوانده شد و در طی مراسم، آهنگ های یار دبستانی، آهنگی از شجریان، سرود کوهستان و نما آهنگی از امیر گذاشته شد و چکامه ای نیز از او خوانده شد. بابک و آقای جوادی فر، سخنرانی کوتاهی کردند و بابک چند بار شعرهای مختلفی از امیر و شعر و آهنگی که خود برای امیر ساخته بود، را خواند. در خلال برنامه متن کوتاهی نیز توسط یکی از مادران با این مضمون خوانده شد.
" امیر عزیز، سه سال از رفتنت می گذرد، سه سالی که پر از درد و اندوه برای همه دوستان و خانواده و آشنایان و مردم با وفای کشورمان بود. ولی سه سال که در تاریخ کهن ما چیزی نیست، هزاران سال دیگر هم بگذرد، تا وقتی که نقشه ایران به روی جغرافیای زمین وجود دارد، یاد شما با مادران این مرز و بوم خواهد بود و نام شما بر بلندای تاریخ این سرزمین، خودنمایی می کند. ما مادران برای مان فرقی نمی کند نام مان چه باشد. بدان و آگاه باش که همیشه برای دادخواهی از تو و سایر همرزمان و جوانان میهن ایستاده ایم، زیرا از شما یاد گرفتیم که پرواز را به خاطر بسپاریم، حتی اگر پر پرواز را بشکنند.
تقدیم به فرزندان پاک این سرزمین؛ امیر و محسن ها، محمد و مصطفی ها، سهراب و اشکان ها و هزاران گل سرخ دیگر. عاشقان ایستاده می میرند."
امسا ل، زمان برنامه کوتاهتر از سال های قبل بود و بعد از پذیرایی شام، مهمانان از آقای جوادی فر و بابک و نامزد امیر و تعدادی از فامیل که در مراسم زحمت پذیرایی را برعهده داشتند، خداحافظی کردند.
نامش ماندگار و یادش گرامی و پر رهرو باد!
مادران پارک لاله
23 تیر 1391
0 نظر