بیست و چهار سال از کشتار بی رحمانه زندانیان سیاسی در سال 67 توسط مسوولان جمهوری اسلامی می گذرد. جنایتی که مصداق بارز "جنایت علیه بشریت" است و لایه های پنهان آن هر روز آشکار و آشکارتر می شود. در این سال های سیاه با وجود سرکوب شدید ارگان های مختلف امنیتی، مادران خاوران و خانواده های جان باختگان، زندانیان سیاسی جان به در برده، فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر و در سال های اخیر مادران پارک لاله در ایران و حامیان در خارج از کشور، به اشکال مختلف به صورت فردی و جمعی تلاش های مستمری انجام داده اند تا بتوانند مسیر دادخواهی را هموار کنند.
شاید بتوان گفت فعالیت های مادران خاوران و خانواده های جان باختگان و جان به در بردگان در ایران با وجود تمام فشارهای وارده و تهدیدهای مداوم و در خارج از کشور با تمام کمبودها از اثرگذارترین این تلاش ها در جلوگیری از فراموشی و برای دادخواهی بوده است. تلاش هایی چون حضور دایمی در خاوران و دیگر گورستان های تهران و شهرستان ها، برگزاری مراسم یادبود، برگزاری سمینارها، ارتباط خانواده ها با یکدیگر، نوشتن مطالب و گزارش های افشاگرانه، انجام مصاحبه های اعتراضی، گفت و شنود با مردم کوچه و خیابان برای شناساندن ابعاد و عمق فاجعه و غیره.
کارزار ایران تریبونال نیز با الگو برداری از دادگاه راسل و با کمک حقوق دان های برجسته حقوق بشری، توانسته است با تلاش های چندین ساله خود و جمع آوری اظهارات برخی از بازماندگان و شاهدان بخشی هرچند بسیار ناچیز از این جنایات بی شمار را به شکل سیستماتیک به معرض دید همگان بگذارد و مورد بررسی قرار دهد.
به یقین می دانیم تا تحقق دادخواهی راه درازی در پیش است و تنها با افشاگری هم نمی توان در این راه موفق شد و باید برای گسترش فرهنگ دادخواهی تلاشی دو چندان کرد. دیر یا زود تمامی شرکای جنایت های جمهوری اسلامی در برابر دادگاهی مردمی و عادلانه در برابر دادخواهان قرار خواهند گرفت تا پاسخ گوی جنایت های بی شمار خود باشند و باید هوشیار بود تا مسیر دادخواهی منحرف نشود.
ما باید از تجربه پیروزی و شکست دادخواهان در دیگر کشورها درس بگیریم تا بتوانیم برای برقراری عدالت مسیر درستی را انتخاب کنیم تا دوباره این دور بی عدالتی تکرار نگردد.
ما می دانیم در حکومت های دیکتاتوری که نقض حقوق بشر و ارتکاب به جنایت از اصول ماندگاری حکومت شان است، هیچ گاه نمی تواند عدالتی برقرار گردد، اما می توان با روشی روشنگرانه و اعتراض های ملی و بین المللی از تکرار آن جلوگیری کرد و فضای عمومی را برای طرح دادخواهی فراهم ساخت. واقعیت این است که تجربه بسیاری از کشورهای جهان نشان داده است که پروسه عدالت انتقالی پس از جنگ یا پس از پایان دیکتاتوری، از طریق تشکیل کمیسیون حقیقت یاب و با کمک سه نیروی اصلی (خانواده ها، قربانیان و شاهدان جنایت ها؛ گروه ها و نهادهای حقوق بشری مانند عفو بین الملل یا نهادهایی اجرایی تر مانند دادگاه جنایی بین المللی و دولت های انتقالی و نیروهای وابسته به آن) متحقق شده است. شایان توجه است برای کشف حقیقت یک الگوی واحدی وجود ندارد و هر کشوری باید متناسب با نیازهای محلی خود، رویکرد مناسبی را برای برخورد با جنایت کاران و برای جلوگیری از تکرار جنایت و برقراری عدالت اختیار کند.
حال ما اعتقاد داریم برای کمک به روند کشف حقیقت در مورد جنایت های صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران می توان با کمک شبکه های واقعی و مجازی مشمل بر گروه ها و افراد دادخواه از هم اکنون آغاز به کار کرد. از یک طرف به جمع آوری و مستند کردن اظهارات بازماندگان و شاهدان عینی پرداخت و از طرف دیگر مسوولان حکومتی دیروز و امروز را وادار به پاسخ گویی در برابر جنایت های صورت گرفته در این سی و سه سال کرد و در کنار این فعالیت ها با ادبیات دادخواهی بیشتر آشنا شد تا بتوان مسیر رسیدن به آن را هموار کرد.
ما مادران پارک لاله با تاکید بر سه خواسته همیشگی خود؛ لغو مجازات اعدام، آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی، محاکمه و مجازات تمامی آمران و عاملان شریک در جنایت های جمهوری اسلامی؛ کشتارهای دهه 60 و بخصوص کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 را به شدت محکوم می کنیم و تا زمان دادخواهی و برقراری عدالت هم چنان ایستاده ایم.
ما برای گسترش فرهنگ دادخواهی و شفاف شدن مفاهیم وابسته به آن، سلسله گفت گوهایی را با برخی از دادخواهان و هم چنین با افراد متخصص در زمینه حقوق بشر و فعالان سیاسی و مدنی با گرایش های مختلف ترتیب داده ایم تا بتوانیم در این زمینه قدمی هر چند کوچک برداریم که به زودی این گفت و گوها منتشر خواهد شد.
مادران پارک لاله ایران
همبستگی جهانی حامیان با مادران پارک لاله ایران
28 مرداد 1391
0 نظر