فرزندش نوری از چریک های فدایی خلق ایران بود که در سال ۱٣۵۰ در زمان شاه بارداشت شد و مدتی در کمیته مشترک و زندان قصر و ... بود. او را برای اجرای حکم به زندان عادل آباد شیراز منتقل کردند. مادر و خواهران اش ماهی دو بار این راه طولانی را طی می کردند تا دیداری کوتاه با عزیزشان داشته باشند. نوری در زمان انقلاب ۵۷ از زندان شیراز آزاد شد.
نورالدین پس از انقلاب ازدواج کرد و در سال ۱٣۶۱ به اتفاق همسرش طاهره سیداحمدی در منزل بازداشت شدند. طاهره را در ششم اردیبهشت ۱٣۶۲ در جلوی چشمان نورالدین کشتند و نورالدین را در بهمن ۱٣۶۲ در زندان اوین اعدام کردند. محل دفن هر دو در خاوران است.
مادر، در طی این سال ها همواره به خاوران می رفت تا یاد عزیزان اش را زنده نگاه دارد. از زمانی که پیرتر شده بود و نیاز به کمک داشت، کمتر می توانست به دیدار فرزندانش در خاوران برود. او تا آخر برای روز دادخواهی لحظه شماری می کرد و قلب اش سرشار از عشق و امید به آینده ای روشن بود که روزهای خوب را نیز به چشم خود ببیند و جنایت کاران محاکمه و مجازات شوند.
او صد سال دوام آورد، ولی دریغ و درد که آن روز را ندید و از میان ما رفت.
یاد و نامش همواره در دل های ما زنده و گرامی است!
0 نظر