گفت و گوهایی پیرامون دادخواهی در سایت مادران پارک لاله 10- مصاحبه با خانم شیرین عبادی



به مناسبت یادآوری بیست و چهارمین سالگرد کشتار گروهی زندانیان سیاسی در سال 1367

مصاحبه سایت مادران پارک لاله با خانم شیرین عبادی به عنوان حقوق دان و برنده جایزه صلح نوبل

س- از شما تقاضا داریم ابتدا مفاهیم خشونت، بخشش، عفو، عدالت اجتماعی، عدالت انتقالی و دادخواهی را تعریف کنید و رابطه آنها را با یکدیگر بگویید، سپس از نگاه خود به پرسش های زیر پاسخ دهید.
ج- پاسخی نداده اند.

س- قبل از کشف حقیقت و تحقق اهداف اصلی دادخواهی می توان از بخشش صحبت کرد؟ بخشش چه نقشی در یک سیستم قضائی مبتنی بر عدالت اجتماعی دارد؟
ج- قبل از کشف حقیقت و از همه مهم تر تا زمانی که ظلم ادامه دارد، اساسن، طرح مباحثی از قبیل بخشش، بی موقع و نابهنگام است. بایستی زمانی از بخشش صحبت شود که دست ظالمان از ادامه ظلم کوتاه و حقایق برای عبرت آیندگان و جلوگیری از حوادث تلخ گذشته، روشن شده باشد.
به این ترتیب اگر صحبت از بخشش جان باختگان در دوران جمهوری اسلامی است، چون هنوز برخی از دست های آلوده، در مصدر قدرت هستند، بنابراین طرح چنین سوالی و پرداختن به این مساله زودهنگام است.

س- به روز کردن شکایت حقوقی خانواده ها از جمهوری اسلامی در ایران و در خارج از کشور(در سفارت خانه ها) می تواند به امر دادخواهی کمکی کند؟
ج- در صورتی که منظور از به روز کردن، صحبت از حقایق دردناکی باشد که اتفاق افتاده، به تنهایی کافی نیست بلکه جمع آوری دلایل و مستند کردن شکایات نیز باید مورد توجه قرار گیرد، تا در زمان مناسب به کار روند.
بسیاری از شهود و یا خانواده  قربانیان در اثر گذر زمان ممکن است دیگر در دسترس نباشند و این امر صدمه جدی به روشن شدن حقایق و اجرای عدالت خواهد زد. به این ترتیب کلیه افرادی که به نحوی از انحاء در جریان اخبار مربوط به نقض حقوق بشر هستند باید صادقانه و در کمال بی طرفی اطلاعات خود را منعکس کنند. همه این اطلاعات،  باید جمع آوری و به طریق صحیحی بایگانی شود، تا در موقع لزوم بتوان به آسانی به آنها دسترسی پیدا کرد.

س- بسیاری بر این باورند که تشکیل "کمیسیون حقیقت" یکی از گام های اصلی تحقق دادخواهی است. "کمیسیون حقیقت" چه مسوولیت ها و وظایفی دارد و چه زمانی باید تشکیل شود؟ چه کسانی یا چه نهادهایی مشروعیت تشکیل "کمیسیون حقیقت" را دارند ؟ آیا لازم است این کمیسیون از طرف دولت پسا- دیکتاتوری و یا سازمان ملل تشکیل شود یا نهادهای غیر دولتی و مردمی (مانند ایران تریبونال) می توانند کمیسیون حقیقتی را با مسوولیت و وظایف محدود تشکیل دهند؟ چه کشورهایی توانسته اند با راه اندازی "کمیسیون حقیقت" امر دادخواهی را به سرانجام برسانند؟
ج- من مایل نیستم نامی از گروه و یا دسته ای ببرم و این شیوه کار من نیست. اما به طور کلی پاسخ می دهم که تشکیل کمیسیون حقیقت یاب، نهایت ضرورت را دارد و باید به وسیله افراد یا نهادهایی مستقل برگزار شود و هر کمیسیون حقیقت یابی باید به کل جنایات اتفاق افتاده رسیدگی کند و نمی تواند خود را محدود به گروه خاص و یا زمانی خاص نماید. به عنوان مثال اگر معترض هستیم که بسیاری از فرزندان خوب سرزمین مادری مان بدون برخورداری از یک دادرسی عادلانه در محاکمه پنج دقیقه ای به جوخه مرگ سپرده شدند، کمیسیون حقیقت یاب که در این زمینه تشکیل می شود، نمی تواند و نباید خود را محدود به گروه خاص یا زمان خاصی نماید. به عنوان مثال نباید تیرباران های پشت بام مدرسه رفاه در روزهای اول انقلاب را از قلم انداخت. افرادی که در آن دوران، کشته شدند، صرف نظر از پیشینه سیاسی خود، می بایستی از یک دادرسی عادلانه برخوردار می شدند و هیچ کس را در هیچ زمان، نمی توان از دادرسی عادلانه محروم ساخت. بنابراین توجه به پرنسیب های کلی حقوق بشر برای کمیسیون های حقیقت یاب ضرورت تام دارد. تا بتوانند بی طرفی خود را به اثبات رسانده و مورد وثوق و اطمینان همگان باشند.

س‌-   بسیاری عقیده دارند که مصونیت از مجازات، اصلی ترین عامل تکرار جنایت است از همین رو دادگاه هایی از جمله دادگاه جنائی بین المللی تشکیل شده است که جنایت های صورت گرفته دولتی بدون مجازات باقی نماند. در مقابل برخی گمان می کنند محاکمه و مجازات می تواند سبب تداوم چرخه خشونت در جامعه شود. محاکمه عادلانه و مجازات (غیر از اعدام) آمران و عاملان جنایت های صورت گرفته در جمهوری اسلامی می تواند به کاهش خشونت و به ویژه جلوگیری از تکرار جنایت یاری رساند؟

ج‌-  پاسخ به این پرسش در این دوران به راحتی امکان پذیر نیست. زیرا گاهی اوقات منافع ملی و نفع همگانی ایجاب می کند که بخشش و عفو، مورد توجه بیشتری قرار گیرد، مانند آفریقای جنوبی که پس از سقوط رژیم آپارتاید چون انقلابیون پیروز شدند، توانستند، پس از کشف حقیقت و ثبت آن، سفیدپوستان خطاکار را عفو کنند و کشور خود را از خطر جنگ داخلی نجات داده و از مسایلی چون فرار مغزها و سرمایه ملی و خارجی جلوگیری کنند. اما، همین عفو در شرایط دیگری و در کشور دیگری کارساز نبوده و باعث تجری خطاکاران و تکرار جنایات شده است که می توان به اوگاندا و یا آرژانتین اشاره کرد که در چنین کشورهایی، عفو، آرامش به دنبال نداشت .
بنابراین پرسش مهمی که همواره مطرح است این است که صلح در جامعه مهم تر است یا اجرای عدالت؟ و نمی توان به سادگی به این پرسش، پاسخ داد. زیرا بستگی به شرایط دارد و اما در مورد ایران، همان طور که گفتم، تا زمانی، افرادی که دست شان آلوده به جنایت های ضدبشری است، در قدرت هستند، طرح چنین مباحثی زود هنگام است.

س- چرا برخی از مدافعان و نهادهای حقوق بشر ایرانی در مورد کشتارهای دهه شصت و بخصوص کشتار دسته جمعی سال 67، سکوت اختیار کردند و چرا این سکوت در مورد برخی همچنان ادامه دارد؟
ج- با توجه به سانسور شدید ی که در دهه ی 60 وجود داشت، امکان اطلاع رسانی، حتی برای خانواده های جان باختگان نیز فراهم نبود. به خاطر دارم وقتی برادر شوهر نوجوان مرا در سال 67 اعدام کردند، تا یک سال همه اعضاء خانواده تحت نظر بودند که مبادا مراسم ختم یا بزرگداشتی برگزار شود.
اما از آن جایی که خورشید پشت ابر پنهان نمی ماند، به تدریج اخبار به بیرون از ایران درز پیدا کرد و کسانی که خارج از کشور بودند شروع به صحبت و اعتراض کردند، اما صدای آنها و هم چنین صدای خانواده های قربانیان به علت سانسور ضعیف بود تا این که عصر اینترنت فرا رسید و اینترنت به بلندتر شدن صداها کمک کرد و در این زمان بود که اطلاع رسانی همه جانبه ای رخ داد. ضمن این که در برخی آثار و کتاب ها و داستان هایی که نویسندگان منتشر کردند حقایقی در این زمینه به صورت مستند چاپ و پخش شده است.
کتاب های بسیاری در کتابخانه ها موجود است که علاقمندان می توانند به آن ها مراجعه کنند. من نیز به سهم خود کتابی بر اساس زندگی خانوادگی یکی از دوستانم که سه برادر خود را به نحوی پس از انقلاب از دست داده بود نوشته و منتشر کرده ام . نام این کتاب " قفس طلایی" است. که اولین بار در سال 2007 به زبان اسپانیایی منتشر شد و سپس به زبان های انگلیسی، فرانسوی، پرتغالی و ترکی ترجمه و منتشر شده است. این کتاب هم مثل کتاب " خاطرات " من، چون در ایران اجازه چاپ نگرفت به زبان فارسی منتشر نشد ه است. ضمن این که اکنون به یمن و برکت اینترنت اکثر ایرانی ها می دانند که چه اتفاقی در دهه 60 رخ داده است، سایر مردم جهان است که باید آگاه شوند، چه بر سر ما، رفته است.

س- دادخواهی می تواند به عدالت اجتماعی در ایران یاری رساند و یا مانعی در راه آن است؟
ج- عدالت اجتماعی مفهوم گسترده ای است که از جمله حق دسترسی به عدالت نیز شامل آن می شود. بنابراین در یک سیستم حقوقی مبتنی بر عدالت اجتماعی باید قوه قضاییه، مستقل، کارآمد و توانا باشد و هر فردی بتواند برای دادخواهی به آن مراجعه کند.

س- مکانیزم های بین المللی برای پیگیری جنایت های سیاسی در ایران چیست و تا کنون چه تلاش هائی برای استفاده از این مکانیزم ها انجام شده است؟
ج- مرجع رسیدگی به جنایت علیه بشریت، دادگاه آی سی سی * است. شرط رسیدگی در این دادگاه آن است که کشورها به آن پیوسته باشند. و چون ایران به آن نپیوسته است، ضمن این که دادگاه مذکور، فقط صلاحیت رسیدگی به جنایاتی را دارد که بعد از تاریخ تشکیل آن اتفاق افتاده است و اگر منظور جنایات ارتکابی در دهه 60 خورشیدی است، حتی اگر ایران به آن پیوسته بود، قابل رسیدگی در دادگاه مذکور نبود. اما شورای امنیت سازمان ملل، می تواند دستور دهد برای رسیدگی به جنایات ارتکابی در دهه 60، دادگاه ویژه ای تشکیل و به جنایات، رسیدگی شود.
اما با توجه به روابط حسنه جمهوری اسلامی ایران با دولت چین، امکان چنین مساله ای در حال حاضر وجود ندارد.
در برخی از کشور ها طبق قوانینی که وجود دارد، کسی که مرتکب جنایت علیه بشریت شده باشد، اگر در حوزه آن کشور یافت شود، دادستان می تواند دستور رسیدگی صادر کند که دستگیری و جلب پینوشه از این مجرا امکان پذیر شد.

س- چرا سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر این سازمان، واکنش بایسته ای در قبال کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و به ویژه کشتار تابستان 67 از خود نشان نداده اند؟
ج- در دهه 60 ایران دارای گزارشگر ویژه برای حقوق بشر بود که متاسفانه آن طور که باید و شاید این جنایات مورد توجه بین المللی قرار نگرفت، در ضمن باید توجه داشت که سازمان ملل به طور کلی و ارگان های وابسته به آن از جمله شورای حقوق بشر متشکل از نمایندگان دولت ها هستند، نه نمایندگان ملت ها و مردم. و دولت ها همواره مسایل سیاسی و اقتصادی خود را بر حقوق بشر، آن هم در کشوری دیگر، مقدم می دانند و به همین دلیل است که حقوق بشر اکثرن مظلومانه قربانی داد و ستد سیاست مداران و سیاست پیشگان قرار می گیرد.

س- می دانیم که سیاست رسمی جمهوری اسلامی در قبال تمامی جنایت های صورت گرفته در دوران حکومت اش، سکوت و مشروعیت بخشیدن به سرکوب و تبعیض بوده است. تلاش های خانواده های جان باختگان و جان به در بردگان و پشتیبانان آنان (از جمله تلاش های مادران خاوران و مادران پارک لاله و غیرو) چقدر توانسته است به شکستن این سکوت و تبلیغ روایت دادخواهانه یاری رساند؟
ج- فعالیت های انجام شده توسط مادران بسیار مهم و قابل تقدیر است.

س- چه باید کرد که در فردای دموکراتیک ایران، عدالت اجتماعی برقرار گردد؟
ج – پاسخی نداده اند.

خانم شیرین عبادی از اینکه وقت گذاشتید و پاسخ پرسش های ما را دادید، بسیار سپاس گزاریم و امیدواریم در آینده بتوانیم با کمک شما بیشتر به این مسایل بپردازیم.

 * ICC - International Criminal Court

هفتم آبان 1391


Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید