درود بر شرف ژیلا



ژیلای عزیزم، ششم دیماه، روزی است که برخلاف قوانین حقوقی و قضایی تو را در اداره ی گذرنامه ی تهران دستگیر و مستقیما به زندان اوین منتقل کردند. درست یک سال پیش بود. یک سالی که گرچه نمی توان گذشت سریع آن را باور کرد ولی با تمام رویدادهای تلخ اش گذشت. در این یکسال که از شنیدن صدای لطیف تو محروم هستم بارها و بارها به این فکر کرده ام که چطور سرنوشت به سرعت برای هر کدام ما ورقی ناخوانده زد و هر کدام ناباورانه در جایی  قرار گرفتیم که نمی خواستیم. با فرسنگ ها فاصله، دوریم از هم، بله دور دور ولی آنچه ما را به هم نزدیک می کند و دلگرمی ام می دهد باور به فردایی است که مطمئنا روشن خواهد بود. من، در این گوشه تنها هنرم ماندن بر باور خود بوده ولی تو، نازنین، با وجود اسارت در پشت آن دیوارهای سرد و ضخیم بسیار موثر، فعال و شفاف این ماندن بر عقیده را جلوه بخشیدی. مهربان، می دانم روزی نبوده که یکی از شماها مشکلی نداشته باشد: دوری از فرزند و خانواده، بیماری های جسمی، آزارهای مسئولان و ماموران زندان، اعتصاب غذا و ... ، همه و همه بوده و تو در حمل این بارهای سنگین با تک تک هم بندی ها شریک بوده ای و با این کار از درد آن ها کاسته ای. ولی همه ی این سختی ها باعث نشده تا تو در آنجا همچنان از مادران داغدیده حمایت نکنی. آنانی که با  هزار امید و خون دل فرزندان رشیدی به بار آوردند و هزار درد و دریغ، کسانی که خود را حاکم طلق مردم می دانند، بدون هیچ درنگی نورچشمان آنان را در خون خود درغلطاندند تا مدتی بیشتر بر سریر تطاول و تاراج شان بمانند.
بیشتر آن که تو و بقیه آنقدر حساس و آگاهید که جریانات خارج از زندان را لحظه به لحظه پیگیری کرده و به آن ها واکنشی درخور نشان می دهید. این همه بیانگر آن است که علیرغم خواسته ی حکومت دیکتاتوری برای خاموشی و به انزوا کشاندن شما عزیزان، شما در لحظه لحظه ی تاریخ این کشور نقشی فعال و چه بسا پیشرو دارید.
عزیز من تو و تمام کسانی که سال های ارزشمند عمرتان را درون زندان ها ی سیاه و دل گیر می گذرانید و هر لحظه دردی و محرومیتی بس بزرگ را متحمل می شوید و با این حال بر عهد خود پایبندید گواه محکمی هستید بر آن که گرچه می توان آزادی جسمی و ظاهری را از کسی گرفت ولی آزادی فکر کردن را هرگز نمی توان از او سلب کرد.
کوردلان نمی دانند، افراد مصمم و با اراده که راه خود را با آگاهی و شعور انتخاب کرده اند هیچ گاه، حتی با سخت ترین ناملایمات هم از آن بازنمی گردند گرچه گاه وقفه ای در گام برداشتن اجتناب ناپذیر می گردد. ژیلا جان ما از وجود تو و دیگرانی چون تو، استوار، به خود می بالیم. به قول رفیقی که از حالش جویا شده بودی: "ژیلا رفیق نازنینی است و مبارز بزرگی. به او افتخار می کنم. بگویید رنگین کمان پاداش کسانی است که تا آخرین لحظه زیر باران ماندند. درود بر شرف ژیلا".

لیلا سیف اللهی
پنجم دی 1391
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید