به مناسبت روز
جهانی حقوق بشر، هفته رویارویی با خشونت علیه زنان و در حمایت از تمام زندانیان
سیاسی ایران
از این که وکیل مبارز خانم نسرین ستوده
در مقابل رفع ممنوعیت خروج دختر 12 ساله اش، پس از 48 روز، اعتصاب غذای خود را
شکست، بسیار خوشحالیم و به همه مبارزان و فعالینی که پیگیر شرایط ایشان در سراسر
جهان بودند و به همه شما عزیزان، تبریک می گوئیم.
روز جهانی حقوق بشر، و ایامی که به عنوان
رفع خشونت علیه زنان شناخته شده بار دیگر فرصتی فراهم می
آورد تا مسئله نقض حقوق بشر در ایران و خشونت و تبعیض نسبت به زنان مورد بحث و
بررسی بسیاری قرار گیرد. بدیهی است حتی اشاره ای مختصر به جنبه های گسترده این امر
از امکان چنین پیامهایی خارج است؛ از پایمال نمودن حقوق انسانی اقلیت های قومی،
مذهبی و جنسیتی گرفته تا حبس فعالان حقوق بشر، وکلا، دانشجویان ، هنرمندان و
فعالان صنفی، و نیزشمار وحشتناک اعدامها، وضعیت غیر انسانی زندانها و دهها مقوله
دیگر.
گرچه گزارش های
گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران و دیگر نهاد های حقوق بشری و زنان، همه سرشار از
شواهدی غیرقابل انکار در این زمینه است، اما تنها اشاره ای ناچیز به آنچه بر
مادران و خانواده های داغدیدگان، مفقود شدگان، شکنجه شدگان و زندانیان سیاسی، در
طول حکومت جمهوری اسلامی می گذرد، خود به مثابه مشتی است نمونه خروار، از موارد
بارز نقض حقوق بشر در ایران که در بسیاری موارد مصداقی از خشونت حکومتی علیه زنان
نیز به شمار می رود. دردی که نه در هیچ کتابی می گنجد و نه در هیچ دریایی شسته می
شود!
عدم پاسخگویی به خواستهای برحق این
مادران و خانواده ها در دادخواهی عزیزانشان،
تهدید، حبس و آزار آنان و سایراعضای
خانواده در صورت پیگری شکایت،
محروم کردن آنها از حق تجمع و برگزاری
آزاد مراسم بزرگداشت جانباختگانشان،
و اجرای احکام زندان برای مادران
عزادار(مادران پارک لاله) یا حامیانشان، به جرم همدردی با دیگر خانواده های
داغدیده ... تنها نمونه هایی است که گوشه های کوچکی از عمق فاجعه نقض حقوق بشر در
این کشور را به نمایش می گذارد.
در جایی که یک وکیل و فعال حقوق بشر و
مادری دربند برای حمایت از فرزند 12 ساله اش در مقابل فشار های غیر قانونی حکومتی
ناچار می شود تا پای جان به اعتصاب غذا بنشیند،
در جایی که مرگ وبلاگ نویسی گمنام زیر
شکنجه، شاهد دیگری می شود از رواج شکنجه های وحشیانه در زندانهای جمهوری اسلامی و
نخستین پاسخ به مادر او، تهدید وی به بازداشت دخترش است،
در جایی که رفتار های اهانت بار و بازرسی
بدنی تحقیر آمیز زنان زندانی سیاسی، این زنان آزاده را به اعتصاب غذای گروهی وا
می دارد، در جایی که مادری خود حکم زندان می گیرد،
تنها به جرم پیگیری وضعیت فرزند دانشجویش که پس از بازداشت، 13 سال است مفقود شده
است،
این شواهد همه بعنوان نمونه هایی خرد،
نشان از آن است که عمق فاجعهء نقض حقوق بشر درایران، به مراتب وخیم تر و گسترده تر
از آن است که بازیها و دسته بندیهای حاکمان جمهوری اسلامی بتواند سرپوشی بر آن
بگذارد و یا به نحوی از خود سلب مسئولیت کند.
اما آنچه که بدیهی است، گسترش سریع
اطلاعات در امکانات جهان امروز از یکسو، و نقش روز افزون افکار عمومی در واکنش
مراجع بین المللی حقوق بشری از دیگر سو، واقعیت هایی است که حکومت جمهوری اسلامی
را در آینده ای نه چندان دور با تنگنایی عظیم در برابر این خواست بزرگ مردمی، یعنی:
عدالت و آزادی، روبروخواهد ساخت.
در این میان، نهادهای مدافع حقوق بشر در
ایران بیش از پیش اهمیت نقش خود را در دستیابی به دموکراسی و آزادی در ایران به
اثبات می رسانند و تنها همبستگی و همراهی چنین نهادهایی ، ورای جبهه گیریهای فرقه
ای سیاسی است که می تواند یکی از مهمترین پشتوانه های عملی برای تحقق این خواست
مشترک به شمار آید.
مادران پارک لاله و حامیانشان، به عنوان
نهادی حقوق بشری، ضمن تلاش برای انعکاس صدای دادخواهی تمامی مادران و خانواده های
داغدیده در شناسایی و محاکمه عادلانه مسئولین کشتار ها و شکنجه های فرزندانشان،
خواستار توقف اعدام های گسترده و آزادی تمامی زندانیان سیاسی- عقیدتی می باشند، و
در این راه از سازمان ملل و دیگر مراجع بین المللی می خواهند با بهره گیری از تمام
امکانات، حکومت جمهوری اسلامی را ملزم به رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر نماید و یا
انزوای سیاسی آنرا به صورت هر چه جدی تر تدارک ببیند.
در انتها از آنجا که این روز ،مصادف با 16 آذر ، روز جنبش
دانشجویی در ایران نیز هست، ضمن گرامیداشت یاد همه دانشجویان کشته شده و در بند در
راه آزادی و دمکراسی، بار دیگر آزادی فوری و بدون قید و شرط این بهترین فرندانمان
را از زندانهای جمهوری اسلامی خواستاریم.
0 نظر