از میان اندک چیزهایی که به غارت رفتهاند از دست دادن سه شیئ مایهی تأسف بسیار است. یکی آن ساعت دیواری ست که روبروی در ورودی سرسرای خانه به دیوار بود. از سال ۱۳۷۷ که این ساعت از کار افتاد، یادآور زمان ایستادهی این مکان شده بود و تصویرش با این خانه عجین. دو یادگار گرانقدر دیگر نیز برده شدهاند که هریک به مناسبتی در قدردانی از خدمات پدر و پدربزرگم به آنها هدیه شده بود و بر هریک نام آنها و مناسبت این پیشکش حک شده. از سوسوی امید بازگشت این یادگارها به سر جایشان هم دست نخواهم کشید.
اما آنچه در طی این اقامت مایهی پشتگرمی بسیاری برایم شد، همدلیها و همراهیهای دور و نزدیکی بود که راستش این اندازهاش را انتظار نداشتم و بسیار بسیار قدرشان را میدانم.
0 نظر