برگرفته از سایت کلمه
چهارشنبه, ۱۶ دی, ۱۳۹۴
روشنک ابراهیمی
پس از نزدیک به هفده سال از بازداشت سعید زینالی در حادثه کوی دانشگاه سال ۷۸، محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه در نشست اخیر خود با خبرنگاران گفته است: “هیچ مدرکی مبنی بر بازداشت او وجود ندارد.”
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی در واکنش به این اظهارات خطاب به محسنی اژهای به کلمه، میگوید: “مگر زمانیکه برای بازداشت به خانه میریزند مدرکی نشان میدهند یا هفده سال پیش که سعید من را در خانه بازداشت کردند مدرکی برای خانواده اش گذاشتند که حالا آن را نشان دهم؟ از سال ۷۸ که سه نفر با اسلحه و بی سیم وارد منزل ما شدند و گفتند از سعید سوالاتی دارند و او را با خود بردند تا الان که نزدیک به هفده سال از آن روز می گذرد به تمام نهادها و ارگانهای امنیتی و قضایی مراجعه کردم، نگفتند که سعید مفقود شده. آن زمان گفتند در بازداشتگاه توحید است.”
وی در ادامه میافزاید: “بعد از سه ماه از بازداشت سعید تنها یکبار تماس تلفنی دو دقیقهای گرفت که حالش خوب است و وضعیتش را پیگیری کنیم. در تمام این سالها وعده دادند و در پیگیریهایمان گفتند از طرف اطلاعات سپاه بازداشت شده است.”
به گزارش کلمه، به دنبال توقیف روزنامه سلام در پانزده تیرماه سال ۷۸، جمع زیادی از دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران در اعتراض به توقیف این روزنامه خواستار رفع توقیف روزنامه سلام و عدم تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس شدند. پس از آن نیروهای امنیتی و لباس شخصیها به کوی دانشگاه تهران حمله کرده و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. هجوم نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه در شامگاه هیجده تیر باعث اعتراضات گسترده در خیابانها شد. به سپاه و نیروهای بسیجی دستور داده شد تا با سرکوب از گسترش اعتراضات دانشجویان و مردم جلوگیری کنند و از همان مقطع دهها تن از دانشجویان و مردم دستگیر و به زندان منتقل شدند.
مادر این فعال دانشجویی میگوید: “آقای نقدی رئیس حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در سال ۷۸ به ما گفت که بچه های عملیات آنها سعید را بازداشت کردند آیا این صحبتها مدرک نیست؟! آیا هفده سال پیگیری مدرک نیست؟! از اوین، دادستانی و بازداشتگاه توحید با ما تماس گرفتند که سعید امنیت بوده و بازداشت شده است. آقای اژهای آیا اینها مدرک نیست؟!”
روز یکشنبه، سخنگوی قوه قضاییه در جمع خبرنگاران در حالی اعلام آمادگی کرده است که اگر یک نهاد امنیتی ادعایی درباره بازداشت سعید زینالی یا بازداشت خانوادهاش مطرح کرده، پرونده را بررسی خواهد کرد؛ که اعضای خانواده سعید زینالی بارها بازداشت و تنها به جرم پیگیری وضعیت او در بند ۲۰۹ مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
خانم نقابی میگوید: “سال ۸۸ خود من را دو بار بازداشت کردند و سال ۸۹ شبانه هشت نفر ریختند خانهمان، من و دخترم را بردند و هفده روز دخترم و نزدیک سه ماه من را در بند ۲۰۹ نگه داشتند و با چشم های بسته بازجویی کردند. در بازجوییها اصرار داشتند که دیگر عکس سعید را نباید در خانهام داشته باشم و گفتند بعد از ۱۲ سال دنبال استخوان آمدی، اگر بچههای دیگرت میخواهند زندگی کنند حرف سعید را نباید بزنی.”
مادر سعید زینالی ادامه میدهد: ”وقتی آزاد شدم توان راه رفتن نداشتم و سه روز بعد به بیمارستان منتقل شدم. همسرم را بازداشت کردند در بند دو الف سپاه نگهش داشتند و به او گفتند دنبال سعید نگردید و بگویید سپاه نبرده است. و حالا بعد از هفده سال که ما را دواندهاند مدرک میخواهند؟! آیا وقتی کسی را بازداشت میکنند مدرکی به خانوادهاش می دهند؟ آیا زمانیکه با اسلحه و به آن وضعیت به خانه میریزند مدرک به ما ارائه میدهند؟! قوه قضاییه، معاون آقای مرتضوی و موسوی خوئینی و… همه مدرک هستند.”
او همچنین میافزاید: “شما باید به من مدرک بدهید که پسر جوان من کجاست؟ هفده سال با دلی خون و چشمانی گریان به تمام ارگانهای امنیتی و قضایی رفتم تا به من مدرک بدهند که با پسرم چه کردند حالا من باید مدرک بدهم؟!”
خانم نقالی خطاب به دادستان میگوید: “آقای اژهای شما یک روحانی هستید، نماز میخوانید چرا دل یک مادر را میسوزانید؟ در همین دستگاه قضایی به من گفتند که سپاه او را بازداشت کرده و من هم آن زمان اصلا فرق سپاه و اطلاعات و… را نمیدانستم شما میدانید این نهادهای امنیتی چه هستند. هربار یکی از اعضای خانواده را بازداشت میکنند و دوربین میآورند و میگویند جلوی دوربین بگوییم کار سپاه نبوده است. شما این کارها و رفتارها را صحیح میدانید؟”
وی میافزاید: “بارها شده که از نهادهای قضایی زنگ زدهاند که فلان روز بیا فلان جا درباره سعید صحبت کنیم. میرویم باز ما را بازی میدهند. میگویند درخواست ملاقات بنویس. مینویسیم میگویند خبر میدهیم و دیگر باز خبری نمیشود. یکبار میگویند آزاد شده و حتما ماشین به او زده بروید امینآباد… آقای اژهای شما دو سال پیش به من گفتید که بچهام را بد تربیت کردهام و برخورد بسیار بدی با ما کردید و حالا میگویید مدرک بازداشتش را بدهیم! خود شما آن زمان بهعنوان دادستان پرونده را بایگانی کردید حالا میگویید “این فرد کجا بازداشت شده است و چه زمانی این بازداشت صورت گرفته است؟”
مادر سعید زینالی با ابراز تاسف از بی مسئولیتی دستگاه قضایی میگوید: “بعد از اینهمه سال میگویید شاید مفقود شده؟ مگر میشود فردی مفقود شود پس چه کسی پاسخگوی امنیت شهروندان است؟ من شماره پرونده را دارم که بایگانی کردید. در سال ۹۱ به من گفتند آخرین گزارش در مورد سعید از زندان اوین به دادستانی فرستادند. پرسیدم برای پیگیری به کجا باید مراجعه کنم گفتند به دفتر آقای آوایی مربوط به حقوق شهروندی بروم. آقای آوایی به من گفتند گزارشی که آقای دولتآبادی از اوین فرستادهاند به دستشان نرسیده و خود ایشان باید پیگیری کنند. اینقدر رفتم و آمدم تا اینکه تنها جوابشان این بود که حاج آقا هنوز بررسی نکردهاند. سپاه ما را خواست و گفتند آقای آوایی کارهای نیستند که ما به او جواب بدهیم ما فقط باید جواب رهبرمان را بدهیم. همانجا التماس کردم پس لطفا همان جواب رهبرتان را به من مادر بدهید. آخرین جوابی هم که آقای آوایی به من دادند این بود که ایشان فقط میتوانند به پایین تر از خود دستور بدهند و به مقامات بالاتر نمی توانند دستور پیگیری دهند اما باز پیگیری میکنند منتهی متاسفانه آنهایی که مقامشان از او بالاتر است جواب نمیدهند.”
حمله به کوی دانشگاه تهران افکار عمومی را در شوک فرو برد و بسیاری از چهره های سیاسی و نمایندگان مجلس به اعتراض به آن برخاستند اما پرونده در نهایت در محکومیت ماموری به اتهام دزدیدن یک ریش تراش خلاصه شد. عزت ابراهیم نژاد و اکبر محمد دیگر قربانیان کوی دانشگاه تهران هستند. از فرشته علیزاده و تارا حامی فر هم به عنوان قربانیان این واقعه نام برده می شود.
عزت ابراهیم نژاد سرباز وظیفه ای بود که در شب حمله به کوی دانشگاه تهران برای دیدار دوستان خود در کوی حضور داشت. او ماهها بعد از کشته شدن، به اقدام علیه امنیت ملی متهم ولی به خاطر زنده نبودن قرار موقوفی تعقیب برای او صادر شد. خانواده آقای ابراهیم نژاد اعلام کردند مشخصات و نام قاتل او را میدانند و به دادگاه ارائه داده اند اما دادگاه بدون حضور خانواده و وکلای آنها، متهمان قتل آقای ابراهیم نژاد را تبرئه کرد و پرونده را بست.
مادر سعید زینالی در مورد حوادث آن سالها گفته بود که از کلاس سعید هفت نفر دیگر هم بازداشت شدند، دو نفر از آنها دختر بودند که جنازه یکی از آنها را دادند و همان سالی که آقای موسوی خوئینی نماینده مجلس وکالت گرفتند تا پیگیری کنند تعداد خانواده ها خیلی زیاد بود اما الان هفت خانواده هستیم و نمی دانم چه با خانوادهها کردند که دست از پیگیری برداشتند. سراغ خیلی از آنها رفتم اما به من می گفتند مگر تو که مدام پیگیری به جایی رسیدی؟
علی اکبر موسوی خوئینی، نماینده مجلس ششم در یک سخنرانی در دانشگاه امیر کبیر اعلام کرد: فرشته علیزاده توسط ماموران امنیتی ربوده شده و هیچ نهادی مسئولیت آنرا به عهده نمیگیرد. تاکنون خانواده های فرشته علیزاده و تارا حامی فر مصاحبه ای انجام نداده اند و هرآنچه درباره این دو نفر منتشر شده به همان بیانیه شورای متحصنین و همچنین سخنان علی اکبر خوئینی برمیگردد.
به گفته خانم نقابی، سپاه میگوید کار ما نیست کار اطلاعات است، اطلاعات می گوید ما نکردیم کار بسیج است…سپاه به من گفت شکایت شما از سپاه زیاد شده و دیگر نباید شکایت کنید و گفتند بسیج و اطلاعات و سپاه همه جزو یک خانواده هستند و اگر یکی از آنها اشتباه میکند نباید به پای دیگری نوشته شود. من هم گفتم همانهایی که میگویید اشتباه کردند را به من نشان دهید تا بپرسم پسر من کجاست اما هیچ جوابی نمیدهند. مسئله روشن است من به اطلاعات هم گفتم سال ۷۸ کدام دادستان حکم بازداشت ها را داده و کدام مامورین بازداشت میکردند هر دو اینها مشخص است اما باز هیچی نمیگویند.
مادر سعید زینالی با گریه به صحبت هایش ادامه می داد و در پایان خطاب به تمامی مسئولین کشور میگوید: “از مسئولین مملکت می خواهم و اسم هیچ ارگانی را هم نمی آورم که بعد بازداشتم کنند فقط جواب من را بدهند که سعید من کجاست. کسانیکه ادعا می کنند سعید آزاد شده و ماشین به او زده حداقل قبر او را به من نشان دهند و مدرک به من بدهند، اگر مفقود شده مدرک بدهند…. من مادرم و وظیفهای دارم و بالاتر از مرگ هم که نیست و تا زمانیکه سرنوشت سعید معلوم نشود دست برنخواهم داشت.”
0 نظر