خانم ام البنین- نیره- جلالی مهاجر، که به مادر بهکیش شناخته است، زندگی را وداع گفت اما او از میان ما نرفته است. حضور او که با نام پرافتخار مادران خاوران پیوندی پایدار داشت، با یاد و خاطرهاش نیز جزجدائی ناپذیر خاوران باقی میماند و در عرصه دادخواهی کشته شدگان دهه ٦٠ همراه ما خواهد بود. ما کارزار مقابله با فراموشی و خواست دادخواهی را مدیون او و دیگر زنان و خانواده های داغدیده هستیم، که در مقابل سیاست سکوت و انکار سران حکومت اسلامی که خواستند و می خواهند تا جنایتشان در پرده بماند، ایستادند؛ با همه بی پناهی شان گرد هم آمدند، یاد عزیزانشان را گرامی داشتند و با این کار به همه ما یادآوری کردند که کشتگان را به عدد و آمار تقلیل ندهیم، که هر کدام آنها فردی از جامعه بودند حیات داشتند عاشق زندگی و دیگر انسانها بودند و آزادی و عدالت را حرمت میگذاشتند.
مادر بهکیش، که فرزندانش زهرا، محمود، محمد، محسن و علی و دامادش سیامک اسدیان که طی سالهای ۶۰ تا ۶۷ اعدام و یا ناپدید شدند، همراه دیگر خانوادهها سالها با تن خسته در خاوران حضور یافت، از جمله برای اینکه این گورستان بینام و نشان را به دیگران نشان دهد تا فراموش نشود. تا فراموش نکنیم که در آنجا و در بسیاری از گورهای بهشت زهرا و گورستانهای شهرهای دیگر کسانی آرمیده اند که در دهه ٦٠ به فرمان دادگاههای شرع و به جرم مخالفت با استبداد و یا داشتن مرامی دیگر در پشت درهای بسته، بدون کوچکترین حق دفاع به قتل رسیند.
مادر بهکیش، هرگز، از چون و چرا و اعتراض بازنایستاد و نیمی از عمر خود را در جستجوی فرزندانش گذراند؛ به فرمان سکوت تن نداد و به یکی از نمادهای مادران خاوران و خانواده های اعدام شدگان سیاسی در ایران تبدیل شد.
مادر بهکیش و دیگر مادران و خانوادههای معترض بهای سنگینی بابت مقاومت و اعتراضشان پرداختند و می پردازند: از ضرب و شتم گرفته تا کنترل و تعقیب و بازداشت. مامورین از این هم فراتر رفتند و در زمستان ١٣٨٧ با وقاحتی بی نظیر خاوران را با بولدوزر خراب کردند و درب آن را به روی خانواده ها بستند. بر تعقیب و کنترل خانواده ها افزوده شد و آنها در خانههاشان هم در امان نماندند. ولی به گفته منصوره، دختر خانم بهکیش " آنها هیچ گاه حاضر نشدند که از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند و ظلمی را که در حق شان شده است به فراموشی بسپارند."
درگذشت خانم ام البنین- نیره- جلالی مهاجر، مادر بهکیش را به همکار عزیز بیداران، جعفر بهکیش تسلیت میگوئیم و خود را در این سوگ کنار منصوره و جعفر میدانیم و برای آنها شکیبای آرزو داریم.
همکاران بیداران: ناصر مهاجر، رضا معینی، شهلا شفیق، میهن روستا، پرستو فروهر، منیره برادران و اصغر ایزدی.
١٣ دی ماه ١٣٩٤
امروز، سیزدهم دی، "مادر
بهکیش" امید و انتظار سی سالهی خود را واسپرد و درگذشت. در دههی 60 شش تن
از عزیزان او، پنج فرزند و یک دامادش را، با اتهامهای سیاسی اعدام کردند بیآنکه
حتی نشانی از گور آنها به خانواده بدهند. "مادر بهکیش" در این سالها
با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که
شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابر های سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند با این
همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که "زیباترین
فرزندان آفتاب و باد" شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها
چنان که "مادر بهکیش" گفته بود نه میبخشند و نه فراموش میکنند.
"مادر بهکیش" درگذشت اما امید و انتظار او زنده است و هر دم میبالد و قویتر میشود. درگذشت او را به منصوره بهکیش عضو افتخاری کانون نویسندگان ایران، خانواده و همهی پویندگان راه حقیقت و عدالت تسلیت میگوییم . |
0 نظر