هیجده ساله شد،
نهالی که از ریشه پیکرهایتان
سر به آسمان افراشته است
هیجده ساله شد،
تمرین مدارای محمد،
حقوق بشر محمد جعفر
هیجده ساله شد
فریادهای من و مریم،
برای دادخواهی
پیکرهای عزیزتان خاموش آرمیده
بر خاک سرد
صدای رسای قلم ها و سطرهایتان ولی،
کر می کند هماره
گوش سیاه جامگان کریه چهره را
با نعره ای بی رحمانه
می فشارند طناب جهل شان را
بر گلوی نحیف تان
آن جاهلانی که نمی دانند صدایتان نه از گلو
چه از قلم هایتان برمی خیزد
دیگر زمان ناله و زاری نیست
امروز روز افراشتن قلم هاست
هنوز سایه به سایه دنبال می کنند
قلم افراشته گان را،
آنانی که نمی فروشند، قلم هایشان را
به این بی صفت ها ی دون مایه
هنوز می خواهند صدا در گلو خفه کنند
این خون تشنگان جاهل
پس بشنوید پیام محمد و جعفر را
درسطر سطر کتاب هایشان
بنویسید، بنویسید، بنویسید
بنویسید برای افشای حکمرانان جهالت
بنویسید برای اجرای عدالت
بنویسید به نام قلم
بنویسید به نام آزادی
نوشتن را پایانی نیست
صدای ما قلم های ماست
قلم ها را افراشته نگاه دارید
سیما صاحبی
آذر ۱٣۹۵
0 نظر