با نزدیکی به ماههای تعیین دستمزد که دغدغه دائمی میلیونها کارگر و غالب مردم هست، بار دیگر این مسئله حیاتی، آنهم در شرایطی که وضعیت معیشت کارگران و مزد بگیران زحمتکش بسیار بدتر از سالهای گذشته است، در مرکز ثقل توجهات و اعتراضات کارگران قرار خواهد گرفت. امسال کارگران در حالی با این مسئله رو در رو می شوند که هر روز سالجاری را با اعتصاب و تجمع و درگیری در محل کار و خیابان بر سر مزد و معیشت سپری کرده اند.
از این رو امسال دیگر حرف و قصد ما کارگران نوشتن طومار و تجمع و هشدار به دولت بر سر مطالبه افزایش دستمزد بر اساس سبد هزینه خانوار و اجرای بی کم و کاست ماده ۴۱ قانون کار نیست، زیرا همه این فریادهای ما سالهای پیش انجام شد که انگار گوش مسئولین دروازه بود و مطالبه اکثریت مزدبگیران باد هوا.
امروز حرف ما نه رو به حکومت و دولت، بلکه رو به میلیونها کارگری است که برای رسیدن به نان، دستمزد، معیشت و منزلت خود، دیگر هیچ راهی جز اعتراض سراسری برایشان نمانده است. ما برای نجات خود و خانواده هایمان، برای جلوگیری از فروپاشی جامعه از دست غارتگرانی که نه تنها پاسخگوی مطالبه انباشته مردم نیستند بلکه اداره جامعه را به امان خدا رها کرده اند و فقط برای بقای خود و منافعشان در حال نابودی اکثریت جامعه هستند، ناچار باید به سوی اعتراضات متحدانه سراسری حرکت کنیم.
ما کارگران و همه حقوق بگیران چاره ای جز یکی کردن فریادهایمان در سرتاسر کشور نداریم برای اینکه دستمزدهایمان کفاف زندگیمان را نمی دهد برای اینکه تورم و گرانی نفس مان را بریده، برای اینکه بیکاری و فقر امان مان را بریده، برای اینکه جان به لب شده ایم، برای اینکه کارهم که می کنیم برای گرفتن حقوق مان باید التماس کنیم و درصورت اعتراض و اعتصاب، اخراج، پلیس، باتوم، شلاق و زندان نصیب مان می شود.
ما کارگران برای نان و دستمزدمان، راهی جز رفتن به سوی اعتصابات سراسری نداریم، چرا که هیچ کس به فکرما نیست چون دولتها یکی پس از دیگری با وعده وعید می آیند اما با حسابهایی انباشته از دزدی و اختلاس می روند و دست آخر، خالی شدن خزانه را روی دوش ما کارگران سرشکن می کنند، بنزین و گازوئیل گران میشود، کرایه مسکن سر بفلک می کشد و مرغ و گوشت و میوه و لبنیات هم از سفره ما محو میشود.
ما کارگران برای بالا بردن دستمزدی که حق مان است و حاصل دسترنج مان است راهی جز اعتصاب و اعتراض سراسری نداریم زیرا رئیس مجلس می گوید ما نمی توانیم کشور را اداره کنیم، پولی در صندوق توسعه نمانده و باز کسری سنگین بودجه وجود دارد و بودجه برخی از صندوقهای بازنشستگی بدلیل غارت و چپاولی که خود اینان کرده اند از محل بودجه کشور تامین می شود.
دادستان کشور می گوید بیش از ۹۰ درصد واردات را کالاهای قاچاق تشکیل می دهد و ایلنا گزارش می دهد در بهترین حالت بودجه عمرانی کشور در سال اینده نه ۷٨ هزار میلیارد تومان، چنانکه در لایحه بودجه امده، بلکه به اعتراف خود بانک مرکزی ایران در حدود ٨ هزارمیلیارد تومان خواهد بود، این به معنی ورشکستگی پیمانکاران و خودداری انها از پرداخت دستمزد کارگران و افزایش شمار بیکاران خواهد بود.
ما کارگران چاره ای جز دست زدن به اعتصابات سراسری نداریم زیرا همچنان کارخانه ها را تعطیل و ورشکسته و کارگران را اخراج و بیکار می کنند، بانکها مردم را غارت می کنند، کولبران را هدف گلوله قرار می دهند، دانشجویان را با بیگارورزی به صلابه می کشند، زلزله، حوادث کار، اوار معادن، جاده های مرگ، الودگی هوا بیش از یک جنگ از ما قربانی می گیرد و دریغ از دولتی که مسئولیت بپذیرد. محیط زیست را الوده، خودکشی را رایج، سن فحشا را پایین،امار قتل و جنایت را بالا، جوانان را بیکار و افسرده و افسردگان را بیمار و معتاد کرده اند و همه اینها این درحالی است که دهها نهاد غیر ضروری ردیف بودجه های میلیاردی دارند و هر روز خبر از دزدی و اختلاس تازه میلیاردی فضای رسانه ای کشور را پر می کند و هیچکس مسئولیتی قبول نمیکند . انگار که دولتی در این مملکت وجود ندارد.
آیا در قبال این همه مصائب و مشقات که هر روزه سیر صعودی تری نیز به خود میگیرد و کل زندگی اجتماعی را در آستانه فروپاشی کامل و غیر قابل برگشت قرار داده است میتوان به اعتراضات پراکنده بسنده کرد؟ آیا واقعا ما کارگران و حقوق بگیران چاره ای جز اتکا به نیروی خود و رفتن به سوی اعتصابات و اعتراضات گسترده سراسری داریم؟
0 نظر