آثار ضرب و جرح و شکنجه
مبارزه و کشمکش طبقاتی همواره در همه جای تاریخ قابل مشاهده است.
مبارزه و جدالی نابرابر و بی وقفه بین ستمگر و استثمار کننده و طبقه تحت ستم و استثمار شونده.
نظام سرمایه داری در کشور ما در پوشش یک نظام متناقض اسلامی عامل همه مشکلات؛ مصائب و سختی های جامعه از قبیل فقر و محرومیت، تبعیض و نابرابری، جهل و خرافه و عقب ماندگی، فساد و جنایت و سرکوب است.
طبقات فرودست جامعه و در رأس آنها طبقه کارگر هر روز برای بقاء و بهبود وضع معیشت خود ناچار به جدال و مبارزه با این نظام وارونه و غیرانسانی است که تنها هدف آن کسب سود و انباشت سرمایه بیشتر است.
در مقابل؛ نظام سرمایه داری اسلامی برای حفاظت از خود با اتکاء به ماشین سرکوب و تحمیل فشار بر فعالین جنبش کارگری سعی در خاموش کردن صدای معترضان داشته و با انواع برچسب آشوبگر؛ اغتشاشگر و اخلال در امنیت ملی تلاش میکند تا حقوق اولیه آنها را از ایشان سلب نماید.
سال گذشته در پی اعتراضات گسترده خیابانی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز علیه ظلم و ستم روا داشته شده بر کارگران؛ به همراه تعدادی از فعالان و پیشروان جنبش کارگری فولاد درست در چنین شبی با هجوم مأموران امنیتی و اطلاعاتی و برخورد غیر انسانی آنها در اهواز مواجه شدیم.
در پی این هجوم و برخوردهای بیرحمانه مأموران در شب بیست و دوم خرداد ماه سال قبل، من بهمراه تعداد دیگری از فعالان اعتراضات پس از ضرب و شتم وحشیانه به بازداشتگاه و سپس به زندان شیبان منتقل شدیم.
دستگاه امنیتی گمان میکرد با این نحوه بازداشت ما نقطه پایانی بر خیزش حق خواهانه کارگران فولاد خواهد گذاشت.
اما فردای آن حضور بیسابقه سایر کارگران گروه ملی فولاد در اعتراض به این دستگیری ها و نیز حضور اعتراض آمیز و گسترده خانواده های بازداشت شدگان در مقابل ساختمان استانداری خوزستان و خیابانهای شهر اهواز محاسبات دستگاه ظلم و جور و فساد را برهم زد بطوریکه با دستپاچگی و هراس مجبور به بازداشت بیش از پانزده نفر دیگر از کارگران معترض شدند اما در نهایت پس از پرونده سازی های امنیتی و فشار و ارعاب پس از چند روز با قرار وثیقه مجبور به آزادی مان از زندان شدند.
این سرکوب گسترده نه تنها نقطه پایان خیزش و جنبش کارگران فولاد نبود بلکه به نقطه عزیمت آگاهانه کارگران گروه ملی فولاد در مبارزه با مافیا و ظلم و ستم بر طبقه کارگر و همدلی و همراهی و اتحاد با سایر اعتراضات کارگری و دیگر بخشهای جامعه به تنگ آمده از بیحقوقی و بیعدالتی بدل گشت و توانست بلوغ و رشد خود را در اعتراضات آبان و آذر همان سال به نمایش بگذارد.
جاییکه اتحاد و همصدایی کارگران فولاد و نیشکر هفت تپه و حضور در کف خیابانهای اهواز و شوش لرزه بر اندام حامیان زر و زور و سرمایه انداخت و آرمان ایجاد یک تغییر بنیادی و اجتناب ناپذیری یک آینده بهتر برای طبقه کارگر را به نمایش گذاشت.
دیری نخواهد پایید که ما کارگران از محرومیت ها و مشقت های تحمیل شده از سوی استثمارگران رهایی یابیم و آنگاه شاهد جامعه ای انسانی؛ آزاد و برابر خواهیم بود.
در ادامه این نوشتار برای اولین بار تصویر آثار ضرب و جرح و شکنجه بر بدن خود را به اشتراک میگذارم.
این آثار تنها نشان دهنده خوی حریص و خصلت بیرحم حامیان سرمایه است که هیچ اعتراضی را بر نمیتابند و با قساوت و بیرحمی دست به سرکوب هر اعتراضی میزنند.
پیمان شجیراتی_۱٣٩٨/٣/٢٢
0 نظر