هواپیمای مسافربری بوئینگ۷۳۷ اوکراین، پرواز تهران به کیف، چندی پس از پرواز از فرودگاه خمینی با شلیک مستقیم موشک های زمین به هوای جمهوری اسلامی ایران، در سحرگاه روز چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰)، سقوط کرد و ۱۷۶ کشته بر جای گذاشت. قتل عامی تلخ و جان گداز و فاجعه بار هم چون بی شمار جنایت های حکومت اسلامی ایران در طی چهل سال گذشته.
این جنایت، جان جوانهایی را گرفت که با تلاش شبانه روزی خود و خانوادههای شان جایی و موقعیتی در ایران نیافتند و هر کدام به دنبال زندگی بهتر و آرامش راهی کشورهای دیگر شده بودند. جوانهایی که برای تعطیلات سال نو میلادی راهی ایران شده تا با خانوادههای خود دمی بیاسایند و آرام گیرند. تلخ تر اینکه تنی چند از آنها، قبل از این پرواز مرگ بار، زندگی مشترک خود را همراه با خانوادههای شان در ایران جشن گرفته و آغاز کرده بودند و میخواستند با این شادی کوچک، غم دوری از خانواده را تاب بیاورند و به زندگی و کار خود در غربت باز گردند، ولی دستهای کثیف این جنایت کاران، آن جان های جوان و شیرین را به قعر تاریک گور فرستاد.
در حالی که هنوز از قتل عام مردم بیدفاع در آبان ماه ۱۳۹۸ چندی نمیگذرد و این جنایت کاران علاوه بر اینکه حدود ۱۵۰۰
نفر از مردم معترض را با دستور مستقیم بالاترین نهادهای در قدرت، در خیابانها با
شلیک مستقیم گلوله کشتند و هزاران نفر را نیز مجروح و بازداشت کردند و هیچ اطلاع و
گزارش شفافی از وضعیت آنها در دست نیست. در حالی که حتی به خانوادههای زخم خورده و دادخواه اجازه برگزاری مراسم آزادانه برای گرامی داشت عزیزان شان نمیدهند و آنها را نیز مورد شدیدترین خشونت ها قرار میدهند و برخی از خانوادهها هنوز در بازداشت بسر می برند. در حالی که عزیزانی را برای شرکت در مراسم برخی از این کشته شدگان بازداشت کردهاند و هماکنون در زندان بسر می برند. در حالی که هر روز احکام سنگین برای معترضان صادر میکنند و بسیاری را بازداشت و شکنجه میکنند و هزاران ستم و تبعیض و زخم و درد بی درمان دیگر که بر سر مردم ستمدیده ی ایران آوار کرده و حداقل حقوق انسانی را از مردم گرفته اند، این فاجعه ی انسانی دردناک، قلب بسیاری از انسانهای آزاده را در ایران و جهان لرزاند و در غم و ماتم و خشمی عمیق فرو برد. خشمی عمیق از این همه جنایت بدون اینکه مرجعی مستقل برای پاسخگویی باشد که چرا و چگونه آنها را کشته و بازداشت کرده اند و چرا هر روز شاهد جنایت ها و بی حقوقی ها و حوادثی بی شمار در گوشه و کنار کشور هستیم و این مصیبت ها پایان نمی یابد و روزی خوش نداریم.
بالاخره جمهوری اسلامی مجبور شد این جنایت مرگ بار را که خود مرتکب شده بود بپذیرد، ولی میخواهد با منحرف کردن روند دادخواهی خانوادههای آسیب دیده و پیگیری کمیته های حقیقت یاب، آن جنایت هولناک را با عنوان کردن یک خطای سهوی چند عضو سپاه پاسداران بر جنایت سیستماتیک خود سرپوش بگذارد و صدای دادخواهان را خاموش سازد. این جنایت در حالی اتفاق افتاد که حکومت اسلامی ایران مشغول بمباران دیگر کشورها بود و بایستی تمام پروازها را لغو می کرد و اجازه پرواز به این هواپیما نمی دادند و از این رو تمامی مسئولان دستاندرکار، در این جنایت سهیم هستند و باید پاسخگو باشند.
این جنایت کاران بیشرم و دروغگو در ابتدا میگفتند که هواپیما نقص فنی داشته و حتی به صورت رسمی اعلام کردند که حمله ای به هواپیما صورت نگرفته است و با وقاحت تمام سعی کردند که آثار جنایت شان را پاک کنند و حتی رسانههای خارجی را تهدید کردند که جو سازی نکنند، ولی با پیگیری خانوادهها و کشورهایی که این عزیزان تابعیت آنجا را داشتند از جمله کانادا، این جنایت کاران مجبور شدند تا بپذیرند که با حمله موشک های سپاه پاسداران این هواپیما سقوط کرده است. این بار نیز میخواهند که با منحرف کردن مسیر جنایت شان به یک اشتباه محاسباتی ساده، بر این جنایت سرپوش بگذارند و این فاجعه ی وحشتناک را با مقصر جلوه دادن چند نفر خاتمه دهند.
ما مادران پارک لاله ایران، با قلبی آکنده از درد و اندوه فراوان، به خانوادههای کشته شدگان فاجعه ی دلخراش هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراین که جان شیرین ۱۷۶ عزیزشان را گرفت، تسلیت میگوییم و ابراز همدردی و همراهی میکنیم و از تمامی خانوادههای آسیب دیده میخواهیم که ساکت ننشینند و فریاد دادخواهی شان را بلند کنند. مسئولان مختلف این حکومت جنایت کار، چهل سال است که انسانها را به اشکال مختلف شکنجه میدهند و میکشند و با وقاحت و بیشرمی تمام نیز جنایت های شان را انکار میکنند و اگر هم امکان انکار نداشتند، آن جنایت ها را به خطای سهوی چند نفر تقلیل میدهند و بر آن سرپوش می گذارند.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، علیه تمامی مسئولان کشور اعلام جرم میکنیم و از خانوادههای آسیب دیده و دادخواه و از تمامی مردم شریف و آزاده ایران و جهان و افراد و سازمان و نهادهای دموکراتیک و مستقل و هم چنین از کمیسیون حقوق بشر و گزارشگر ویژه سازمان ملل و کشورهایی که مساله شان واقعاً پیگیری و کشف حقیقت این جنایت و مجازات جنایت کاران است، میخواهیم به هر شکلی که میتوانند و میتوانیم در خیابانها و در
همراهی با خانوادههای کشته شدگان و در دادگاه های بینالمللی کیفری این جنایت را پیگیری کنیم و تمامی مسئولان اصلی شریک در این جنایت را به پاسخگویی و دادگاه بکشانیم و اجازه ندهیم که این جنایت کاران بر این جنایت هم چون دیگر جنایت هایی که در طی چهل سال گذشته مرتکب شده اند، سرپوش بگذارند و آن را به یک خطای سهوی بکاهند.
هماکنون اعتراض های شدید مردم در خیابانهای تهران و شهرستانها شروع شده است و جوانهای شجاع در جلوی دانشگاههای شریف، امیرکبیر و نوشیروانی بابِل و در دیگر شهرستانها جمع شدهاند و به چهل سال جنایت این حکومت معترض اند و در برابر نیروهای سرکوب گر انتظامی و امنیتی شعار می دهند: بی شرف، بی شرف- این همه سال جنایت، مرگ بر این جنایت- عزا عزاست امروز، ایرانی بی پناه صاحب عزاست امروز- فرمانده کل قوا ،استعفا استعفا - مایه ی ننگ ملت، سپاهی بیکفایت- بسیجی بی غیرت، عامل قتل و ذلت- و پاسخ حکومت به معترضان دوباره سرکوب و شلیک گاز اشک آور و بازداشت است.
شعر زیر تقدیم به خانوادههای داغدار و دادخواه و به یاد جان باختگان این فاجعه ی دلخراش و به یاد تمام جان های شیفته که زندگیشان را برای ساختن دنیایی انسانی و بهتر زیستن تمام مردم گذاشتند. آن جان های عاشقی که تمامی جناح های در قدرت
در هم دستی با هم آنها را با قساوت تمام سرکوب و بازداشت و شکنجه کردند و کشتند و این روند آزادی کشی و بیعدالتی هم چنان بیوقفه ادامه دارد. جان های عاشقی چون سعید سلطان پور که او را هم از مراسم عروسی ربودند و با شکنجه کشتند.
درود بی پایان به ایستادگی و پایداری و شجاعت تمامی این جان های عاشق.
« با صدایی پر از خار و زخم
با صدایی پر از جراحت های تجربه
نعره میکشم
آیا دریای خار و خون را می بینی؟
با حنجرهای خونین
نعره کشیدم
آیا صدای زخم را شنیدی؟
مشتهایم را بر شب کوفتم
شب
سرسخت
ایستاد
زیر شب
چون ستوری زخمی
سم بر زمین کوفتم
و گریستم
ستاره
ویران بود
هیچکس ضجههای خونین را نشنید
زیر شب
و زیر ابر
ای عظیمترین فریاد
بگذار تو را چنان برکشم
که به قلب ستارگان
پرتاب شوم
با صدایی پر از خار و زخم
در انقلاب خون
به دیدارم بیا» زیر شب از سعید سلطان پور
Declare a crime against all criminal
authorities of the Islamic Republic of Iran!
On Wednesday, January 8, 2020, shortly
after flying the Ukraine Passenger Plane, Boeing 737, Tehran flight to Kyiv,
from Khomeini Airport, it crashed down because of the firing of rockets by the
Islamic Republic of Iran. The disaster had 176 dead. It was another
catastrophic massacre of the countless crimes of the Islamic State of Iran over
the past forty years.
The crime claimed the lives of young
people who were unable to find a place and position in Iran with their
families, each seeking a better life and peace in other countries. They came to
Iran for the New Year holidays to calm down and relax with their families.
Sadly, a few of them had celebrated their marriage with their families in Iran.
They returned to their homeland, but the dirty hands of the criminals sent
those sweet, young souls to the dark grave.
The disaster happened not long after the
massacre of defenseless people in November 2019 when the State's criminals shot
and killed about 1500 people in the streets with direct fire. The massacre was
ordered directly by the highest authorities in power. Also, thousands of people
were wounded and arrested, and still, there is no official report and
information about their situation.
In
this situation is that even suffered and justice-seeking families are not
allowed to commemorate their loved ones freely. The Islamic State has arrested
some people due to holding and attending in their killed beloved ones'
celebrates, and some people for supporting and participating in commemorates of
these suffered families and still keep them in detain. Furthermore, protesters
are on daily bases arrested, tortured, and issued heavy penalties. Iranian
people are under tremendous oppression, discrimination, suffering, and pain,
and even the minimum of human rights are taken away from them. This painful
human tragedy shocked the hearts of many freedom-loving people in Iran and the
world, plunging them into deep sadness and anger. There is a deep rage about
all these crimes. There is no independent source in Iran to answer why and how
people were killed or detained. We do not know why we are witnessing countless
atrocities and incidents all over the country every day, why such disasters have
not an end, and why we are not happy even for one day.
The Islamic Republic has finally been
forced to admit the deadly crime is committed. Now it wants to cover up its
systematic crime by diverting the process of seeking truth, justice, and
litigating affected families and pursuing fact-finding committees. It has
announced this disaster as an inadvertent mistake committed by several members
of the Revolutionary Guards. This crime happened while the Islamic State of
Iran was bombing another country, and they must cancel all flights and not
allow them to fly, so all the authorities involved are responsible for this
crime and must be accountable.
The shameless criminals initially said
that the plane was technically defective and even formally declared that there
had been no attack on the flight, and they were vigorously trying to erase the
traces of their crime. They also threatened foreign media, not propaganda.
Still, with the pursuit of families and countries where these loved ones lived
there, including Canada, the criminals were forced to admit that the plane had
crashed with the attack of missiles of Pasdaran's army. This time, again, they
want to cover up their crime by diverting it to a simple computational error
and end this horrible disaster by blaming several people.
We, the Mothers of Laleh Park of Iran,
offer our condolences and sympathy to the families of those beloved ones who
were killed in the tragic Ukrainian Boeing 737 disaster. We urge all affected
families not to remain silent, and to raise their voices. The various officials
of this criminal government have been torturing and killing human beings in
multiple forms for forty years. They deny their crimes with all cruelty and
humiliation. If they could not deny it, reduce those crimes to careless
wrongdoing of several people, and cover it.
We, the Mothers of Laleh Park of Iran,
as a voice of the Iranian people's justice-seeking movement, declare a crime
against all criminal authorities of the country. We appeal to the affected
families, to all the honorable and free-hearted people of Iran and the world,
to independent individuals and democratic organizations, as well as the United
Nations Commission on Human Rights, the Special Rapporteur, and the countries
to pursue this crime in whatever way we can. This can be done by street protests and
by filing a lawsuit in an International Criminal Court. We are determined to bring all the leading authorities involved in the
crime to account and prosecute. Let us not allow these criminals to reduce this
crime to an inadvertent mistake and cover it like other crimes committed during
the last 40 years.
Loud protests have already begun on the
streets of Tehran and other cities. Courageous youth gathered in front of
Sharif, Amir Kabir, and Babol Noshirvani universities and elsewhere, protesting
the government for 40 years of crimes and chanting against the suppressive
police and security forces. The government responds to the protesters with
repressing, shoot down tear gas and detention.
The following poem dedicated to mourning
and justice-seeking families, to the victims of the heartbreaking tragedy of
Ukrainian flight and to all the dear souls enchanted who have sacrificed their
lives to make a human world and a better life for all people. Those devotees
who were cruelly suppressed, arrested, tortured, and killed by all authorities
who have collaborated in power. Enchanted souls, such as Saeed Sultanpour who
kidnapped the night of his wedding ceremony and was killed under torture on June 20,1981. This process
of injustice and lack of freedom continue without stop.
Endless greetings dedicate to these courageous,
resistant, and endurance lovers!
"With a voice full of thorns and
scars
With a sound full of experience injuries
I scream
Do you see the sea of thorns and blood?
With a bloody larynx
I cried
Did you hear the scars?
I punched the night with my fists
The night
Tough
Stopped
In the night
Like a wounded quadruped
I slammed the ground
And I cried
Star
It was devastating
No one ever heard the bloody screams
In the night
And under the cloud
Let me cry so strong
until I shove
to the heart of the stars
With a voice full of thorns and scars
In the blood revolution
Come to visit me » In the night by Saeed
Sultanpoor
Mothers of Laleh Park of Iran
January 11, 2020
0 نظر