چند روزیست که از طریق پیامک متوجه شدم پروندهی مربوط به اعتراضات هفتتپه به شعبه ۱۱ اجرای احکام ارسال شده است. من حالا به بستن ساک، خداحافظی با جانهای خستهام و رفتن به زندان فکر میکنم. اینجا اما چند کلام با مسئولین و مسببین این حکم حرف دارم؛
هرگز نفهمیدم چرا و چطور پرونده از اهواز به تهران ارسال شد؟ چرا به جای رسیدگی به شکایتمان از شکنجهگاه اطلاعات خوزستان و تخته کردن درب آن خراب شده، ما را شبانه و به سیاق آنچه که در فیلمهای مافیایی نشان میدهند به تهران منتقل کردید؟! با انتقال ما به تهران روی چه چیزی خط کشیدید؟! زادگاه من دزفول است و ساکن خوزستانم. خوزستانِ جنگ و سیل و مصیبت. خوزستان نفت و خون!
پنج سال حبس قطعی برای یک پرونده، مرا به این وا داشت که بگویم: شما مرا بازداشت و مصیبت دادید. دیگر چرا به تهران منتقل کردید؟! از بودن من در سپیدار چرا هراس دارید؟! خون من از خون مکیه و صهبا و زهرا رنگینتر نیست. چرا جای پاک کردن گه و کثافتتان در زندانها، زندان مرا عوض کردید؟!
من زاده و ساکن خوزستانام و پایم را به زندان اوین نخواهم گذاشت. بنابر آییننامهی خودتان موظف هستید مرا به سپیدار منتقل کنید. من به زندان سپیدار خواهم رفت و شما هم موظف هستید پاسخگوی ستم سیاهی باشید که در آن زندان حاکم است.
خانوادهام جان و مالِ سفر هفتهای به تهران را ندارند. هفتهای ۱۷ ساعت طی کردن مسیر ناممکن است. از همین رو اگر به زندان اوین منتقل شوم به هیچ عنوان داخل بند نخواهم رفت و درب دفتر ریاست نسوان خواهم ماند تا به مطالبهی بر حقام برسم. شما ظالمانه گرفتید و شکنجه کردید و حبس بریدید. این چه ستمیست که من حتی حق ندارم در سرزمینی که شاهد رنجهایش بودهام محبوس باشم؟
0 نظر