جنایات کرونایی، قتل عمد سیستماتیک – زنان آرزم


برگرفته از سایت اخبار روز

همه جا بوی مرگ گرفته، برسر هر کوی و برزن پرچم سیاه افراشته است، بر هر در و دیوار آگهی ترحیم دیده می‌شود، و لحظه‌لحظه‌ی مردم سرزمین ما با بیماری، بستری، تدفین، عزاداری‌های تنهایی و… سپری می‌شود.

فاجعه‌ای که با کرونا در ایران اتفاق افتاد بی‌شک قتل عمد سیستماتیک است، با آمار مرگی و میری بیش از جنگ ۸ ساله: هر دو دقیقه یک نفر. کشتاری بزرگ در نتیجه‌ی سیاسی‌کاری، سودطلبی، سهل‌انگاری و ندانم‌کاری مسئولین. ارزان شدن جان مردم و جان باختن هزاران نفر در نتیجه‌ی ممنوع کردن واردات واکسنِ تولید کشورهای غربی و از دست دادن زمان طلایی برای واکسینه کردن مردم، بازگرداندن واکسن‌های اهدایی بهداشت جهانی و یا ممنوع کردن واردات واکسنی که نه تحریم بود و نه مشکلی برای خرید داشت، به بهانه‌ی گرانی. تجارت با جان مردم با بهانه‌ی کرونا و قربانی کردن آنان، یعنی امر به ساختن واکسن داخلی بواسطه‌ی منفعت‌جویی مافیای تولید و واردات دارو و به جیب زدن مبالغ نجومی، اما دریغ از تولید یک واکسن. به گونه‌ای که پس از حدود دو سال از ابتدای شیوع کرونا و تمام بوق‌ وکرناهای سران در تولید یا واردات واکسن تنها ۵ درصد از مردم دو دوز واکسن را تزریق کرده‌اند. این درحالی است که در دنیا صحبت از ضرورت تزریق دوز سوم واکسن می‌شود و اینجا نه تنها افراد در خطر یعنی میانسالان و سالمندان واکسینه نشده‌اند، بلکه با ظهور و شیوع سویه‌های جدید آمار ابتلای جوانان و کودکان نیز سیرصعودی دارد و در چند ماهه اخیر ابتلای کودکان به سویه جدید کرونا دوبرابر شده است.

در عرصه‌ی درمان و دارو هم وضع به همین اندازه اسفناک و آشفته است. در سایه‌ی بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی عامدانه‌ی حاکمان در این حوزه هم شرایط وحشتناکی حاکم است: سردرگمی بیماران برای بستری شدن، کمبود تخت، کمبود بیمارستان، هزینه‌های سرسام آور درمان، کمبود و یا نبود اکسیژن، سرم، دارو و… و مزید برآن قطع طولانی و هر روزه‌ی برق و افزایش خطر مرگ و میر بیماران در شرایطی که بیمارستان‌ها و مراکز درمانی دچار مشکلات نبود یا کمبود ژنراتورهای مولد برق هستند. و افزون برهمه این‌ها کادر درمان ناکافی، خسته، فرسوده و ناراضی که در خطرناک‌ترین و ناامن‌ترین شرایط کار می‌کند و هر روزه قربانی می‌دهد.

و آنچه که مسئولین انجام می‌دهند به جز صدور امکانات دارو و درمان و حتی واکسن به کشورهای هم‌پیمان خود در منطقه، تذکر حجاب به پرستاران و کادر درمان، و یا وعده‌ی یک قبر رایگان برای هر ایرانی، تلاش دارند مقصری برای این فجایع بتراشند و از خود سلب مسئولیت کنند. این روزها یعنی روزهای آغازین کار دولت جدید، بسیاری از مسئولین دیروز، از وزیر، معاون وزیر، رئیس ستاد مقابله با کرونا و … وقیحانه زبان گشوده‌اند و چه از ترس مردم و چه برای تسویه حساب با دولت قبلی و مبرا جلوه دادن خود و خوش‌خدمتی برای دولت جدید و مهمتر از همه کم‌رنگ کردن نقش مقصر اصلی ماجرا، یکدیگر را متهم کرده و افشاگری می‌کنند. این روزها آنان ناگفته‌هایی را به زبان می‌آورند که مدت‌هاست برمردم آشکار و روشن و حرف هر کوی و برزن است: آمار دروغ مرگ و میر و ابتلا، کتمان شروع و شیوع بیماری، مخفی کردن آمارها و آغاز بیماری از سازمان جهانی بهداشت، سودطلبی‌های تولیدکنندگانِ تحت امر در ممانعت از واردات واکسن و تولید واکسن داخلی و… غافل از اینکه مردم فریب این سیاست‌بازی‌ها را نخواهند خورد و مقصران واقعی این شرایط نابسامان را به خوبی می‌شناسند. مردم می‌بینند درحالی‌که در بسیاری از کشورها قرنطینه در حال اتمام است و آمار ابتلا و مرگ و میر بسیار کاهش یافته، در ایران آمار اوج گرفته و حتی تعداد دروغین مرگ و میر، حدود ۶۰۰ نفر، هم بر آمار اکثر کشورها پیشی گرفته است. مردم گرچه با بهای زیاد اما در این مدت دریافتند که نظام درمان و دارو، از جمله واکسیناسیون هم در مناسبات سرمایه‌داری، سیاسی و طبقاتی است. دو سال کابوس کرونا، کشتار جمعی، غم هزاران جان باخته، انباشت اجساد و گورهای دسته‌جمعی، تصمیم گیری‌ها و دستورالعمل‌های ویرانگر، بیهوده، مضحک و اغلب متناقض، از جمله تاکید بر اجرای مراسم عزاداری محرم و پیشنهاد عدم جابجایی مردم، که معلوم نیست با کار نکردن و نبودهیچ گونه حمایت اجتماعی چگونه باید معیشت خود را تامین نموده و زنده بمانند، و یا تعطیلی‌های بدون برنامه‌ریزی و محدودیت‌های تردد بیهوده و بی‌نتیجه که هیچ تاثیری در کنترل شرایط ندارد، بسیاری حقایق را بر مردم آشکار کرده است. آگاهی بر واقعیات در کنار شرایط اسفناکی که هر لحظه با گوشت و پوست خود لمس کرده و هر روز عزیزی را به خاطرش به خاک می‌سپارند، خشم مردم را هر چه بیشتر دامن زده، خشمی که قطعا بسیار بیشتر از قدرت حاکمین و منجر به اعتراضات هر روزه‌ی اقشار مختلف مردم شده است. اعتراضاتی که ریشه در شرایط سخت اقتصادی اجتماعی آنان دارد و با شرایط کرونا عمق و گستره بسیار بیشتری یافته است. مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، تورم لجام گسیخته، گرسنگی، تشنگی، کرونا، کمبود دارو ودرمان، مشکلات محیط زیستی، کمبود آب و برق و … و از سوی دیگر اختناق، سرکوب، دستگیری، زندان، اعدام و …. شرایطی که روزبروز بدتر شده و چشم‌اندازی برای بهبود آن در ساختار کنونی در دیدرس نیست. بنابراین اعتراضات مردم و مبارزات آنان از طریق تسخیر خیابان، پی‌گیری مطالبات، شعارها و خواسته‌هایی که به مرور رادیکال تر و جسورانه تر می‌شود تداوم دارد و به‌خوبی نشان می‌دهد که مردم پرچم مبارزه را حتی لحظه‌ای بر زمین نخواهند گذاشت. آن‌ها خیزش خوزستان، خیزش دی ۹۶ و آبان ۹۸ را پی‌می‌گیرند و یاد و نام جان باختگان این نقطه عطف‌های تاریخی در ذهن‌شان جاری است. مردم به‌دنبال تجارب مبارزات قبلی، به‌رغم شرایط وحشت‌زای کنونی که شبح مرگ را حاکم کرده، به این نتیجه رسیده‌اند که با حضور در خیابان‌ها و همبستگی و تداوم مبارزات‌، حق خود را خواهند گرفت. حقوقی از جمله:
واکسیناسیون فوری، عمومی، استاندارد، رایگان برای همه.
محاکمه و مجازات آمران و عاملان جنایت‌های کرونایی.

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

٢۵ مرداد ١۴٠٠
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید