سی و سومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و درس‌هایی از محاکمه حمید نوری!

امسال سی و سومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ از یک سو، مصادف شده با محاکمه حمید نوری (عباسی) معاون دادیار زندان گوهردشت که زندانیان سیاسی را به همراه دیگر دادیارها و مسئولان زندان نزد هیات مرگ و سپس به قتل گاه یعنی آمفی تئاتر (حسینیه) زندان گوهردشت می‌بردند و از سوی دیگر مصادف شده است با ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی یکی از ۴ عضو هیات مرگ که به عنوان معاون دادستان همراه با دیگر اعضای هیات مرگ نقش مستقیم در این جنایت هولناک و قتل عام عزیزان ما پشت درهای بسته داشته اند و آن‌ جان های شیفته را در گورهای جمعی خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان مخفیانه به خاک سپردند و سر به نیست شان کردند و تا به امرور خانواه ها نمی‌دانند که بر سر عزیزان شان چه آورده اند.

روایت های تکان دهنده و دردناک شاهدان در دادگاه استکهلم نشان می‌دهد که به چه میزان ناصریان (محمد مقیسه)، حمید نوری (عباسی) و داوود لشگری در انتخاب زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت برای فرستادن آن‌ها به قتل گاه مؤثر بوده‌اند و امید که دادگاه محاکمه حمید نوری باعث شود که بر کشف حقیقت چرایی و چگونگی این جنایت ها در بندها، سلول‌ها، راهروها، اتاق هیات مرگ و قتل گاه زندانیان سیاسی در زندان های گوهردشت و زندان اوین نوری بتاباند. شاهدان می‌گویند که زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت را پس از کشتار ۶۷ به زندان اوین بردند و ناصریان و حمید عباسی نیز به زندان اوین رفته اند.

منصوره بهکیش از مادران و خانواده‌های خاوران و از اعضای مادران پارک لاله ایران در مقاله‌ای که به تازگی با عنوان «دادگاه محاکمه حمید نوری در استکهلم و فرصت ها و تهدیدها، به همراه متن کتبی و کامل پرسش و پاسخ‌های جلسات ششم تا نهم دادگاه»1 منتشر کرده نکات بسیار مهمی را یادآور شده که ضروری است به آن‌ها توجه کنیم. او گفته است: «دادگاه حمید نوری یک فرصت تاریخی است، نه تنها از این بابت که یکی از همدستان حکومت جنایت کار اسلامی ایران بازداشت شده و محاکمه می‌شود، بی تردید این یک بخش مهم از آن است و امید که محکوم و مجازات شود و به حرف آید، ولی به نظر من بخش مهم‌تر این است که ما نباید این فرصت تاریخی را برای کشف حقیقت جنایت های حکومت از دست بدهیم….این دادگاه باید برای ما درس عبرتی باشد …. حکومت که تمام حقیقت را از ما پنهان کرده است، ولی چرا ما پس از سی و سه سال تا به حال نتوانسته‌ایم داده‌های خودمان در مورد عزیزان مان حداقل در مورد قتل عام ۶۷ را با هماهنگی با همدیگر به درستی ثبت کنیم؟ …. در حالی که می‌بینیم هر روز مردم را در خیابان برای ساده‌ترین خواسته‌های شان می‌کشند و فعالان را با احکام سنگین راهی شکنجه گاه ها و زندان ها و گورستان ها می‌کنند و خانواده‌های شان را نیز به طرق مختلف شکنجه می‌دهند و زندگی مردم را نیز سیاه کرده‌اند و هر روز صدها و شاید هزاران نفر را به خاطر فقر، بیکاری یا بیماری راهی گورستان ها می‌کنند، باز هم ما درس عبرت نمی‌گیریم و به جای حمله به حکومت به جان همدیگر افتاده‌ایم. رویه ای که جز به تخریب و پاره پاره شدن جنبش دادخواهی و دیگر جنبش ها و تضعیف بیشتر همگی ما منجر نخواهد شد و تنها حکومت را در طی این سال‌ها خوشحال کرده و می کند.».

هم‌اکنون نیز شاهدیم که طالبان کپی برابر اصل حکومت تمامیت خواه و فاشیست اسلامی ایران در افغانستان در شرف قدرت گیری است و می‌رود که حکومتی مشابه در همسایگی ما بنا کنند و جامعه را به قهقرا ببرند و مردم ستمدیده افغانستان که سال‌ها زیر سیطره قدرت‌های بزرگ جهانی بوده‌اند را به نوعی دیگر به خاک سیاه بنشانند و با سرکوب، جنایت و غارت زندگی مردم را به شکل رسمی و دولتی آغاز کنند، همانند حکومت اسلامی ایران که ۴۳ است به نام شرع و امنیت و قانون، چون آواری مهیب بر سر مردم فرود آمده اند و سیر هم نمی‌شوند و درس هم نمی گیرند.

ما مادران پارک لاله ایران، به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران نیز معتقدیم که دادگاه محاکمه حمید نوری (عباسی) یک فرصت تاریخی است و اگر هوشیار نباشیم امکان دارد که خیلی از فرصت ها را از دست بدهیم. هم‌اکنون بسیاری از مادران و خانواده‌های خاوران و دیگر خانواده‌های جان باختگان دهه شصت و حتی خانواده‌های کشته شدگان پیش از آن، خانواده‌های کشته شدگان قتل های سیاسی سال ۷۷، خانواده های کشته شدگان سال ۷۸، خانواده‌های کشته شدگان سال‌های ۸۸، ۸۹، دی ماه ۹۶، ۹۷ و آبان ۹۸ که عزیزان شان را در اعتراضات خیابانی کشتند، خانواده‌های کشته شدگان پرواز ۷۵۲ که عزیزان شان در آسمان کشتند، و بسیاری از خانواده‌های اعدام و ترور شدگان در طی این ۴۳ سال که عزیزان شان را در زندان های سراسر کشور و در بیرون از زندان ها یا در خارج از کشور کشتند، و هم چنین بسیاری از زندانیان سیاسی جان به در برده، فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری چشم شان به این دادگاه دوخته شده است. بنابراین همگی ما فعالان جنبش دادخواهی، وظیفه داریم که این فرصت تاریخی را با هدر دادن نیروها و تخریب همدیگر از دست ندهیم و به جای آن به همدیگر نیرو و انرژی دهیم و دست‌های مان را به همدیگر داده و رو به دشمن فریاد بزنیم تا بتوانیم به این حکومت ظالم، فاسد، دروغ گو و جنایت کار هشدار دهیم که این دادگاه را آئینه تمام نمایی برای عاقبت ستم‌ها و جنایت های خود بداند و درس عبرتی برایش شود که بالاخره روزی نه چندان دور تمام این جنایت کاران را در دادگاه هایی عادلانه و علنی در ایران محاکمه خواهیم کرد تا حساب کار خودشان را بکنند و فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده‌ها را کاهش داده و مردم را کمتر آزار دهند.

ما مادران پارک لاله ایران این چرخه ی آزادی کشی، تبعیض، بی عدالتی، سرکوب، بازداشت، شکنجه، اعدام، ترور و نابرابری‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به شدت محکوم می‌کنیم و همراه و همبسته با جنبش های مستقل و مردمی در ایران برای تحقق مطالبات مان تا پای جان ایستاده‌ایم: ۱) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی،۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه و مردمی. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و۷) جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.

مادران پارک لاله ایران
۱۷ شهریور ۱۴۰۰

1http://www.mpliran.net/2021/09/blog-post_6.html
Tags: ,

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید