عصرنو
جمعهی سیاه زاهدان و ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه، دو روی سکهی سیاست تبعیض و سرکوب سازمانیافتهی جمهوری اسلامی است: تحمیل فقر و انواع تبعیضها از یک سو و کنترل کانونهای بالقوهی اعتراض از سوی دیگر. دانشگاه به عنوان یگانه فضای عمومی که در بطن خود امکان متشکل شدن حول ایدههای مترقی را دارد، در تاریخ معاصر ما همواره آماج سرکوب، کنترل و «پاکسازی»های رسمی و غیررسمی حکومتهای استبدادی بوده است. ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه در ایران سابقهای طولانی دارد که نخستین آنها به آذر ۱۳۳۲ برمیگردد. حملههای مهر ماه ۱۴۰۱ به دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز و سرکوب گستردهی دانشجویان در شرایطی صورت گرفته است که دانشجویان سراسر کشور درهمبستگی و همراهی با جنبش آزادیخواهی مردم، دست به اعتصاب و تحصن و برگزاری تجمعات اعتراضی زدهاند. پیوستن برخی از استادان به صف دانشجویان پیشرو از جمله وقایع خجستهی برخاسته از بستر اعتراضات اخیر است.
مردم که در چند دههی گذشته برای بیان مطالبات خود، در جنبشهای اعتراضی زنان، کارگران، معلمان، بازنشستهها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیتهای دینی، قومی، جنسیتی و ... حضور داشته و هر بار جدا جدا سرکوب شدهاند، اکنون دریافتهاند که تحقق خواستههایشان جز از طریق همبستگی و مبارزهی جمعی و نیز دستیابی به آزادی بیان، که نقض آشکار و هر روزهی آن در چهار دههی اخیر زمینهساز انواع سرکوبهای حکومتی بوده است، امکان پذیر نیست.
کانون نویسندگان ایران که در بیانیهی یکم مهرماه خود همبستگیاش را با جنبش آزادیخواهی مردم ایران اعلام کرده بود، بار دیگر بر اساس منشور خود که آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا را، در همهی زمینهها، حق همگان میداند، و به حکم وظیفهی اخلاقی، حمایت خود را از خواستههای برحق دانشجویان و مردم ایران اعلام میدارد و سرکوب دانشجویان دانشگاههای کشور و سرکوب و کشتار مردم معترض زاهدان را محکوم میکند. امید است که با همبستگی مردم و نهادهای مستقل و آزادیخواه، آزادی بیقید و شرط بازداشتشدگان اخیر و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی به خواستی عمومی تبدیل شود.
کانون نویسندگان ایران
۱۴ مهر ۱۴۰۱
0 نظر