حکومت فاسد، فاشیستی و اسلامی ایران، برای حفظ نظام جهنمی خود، به هر گونه ستم، تبعیض، پستی و جنایتی دست میزند تا صدای معترضان را خاموش کند. از بازداشت، شکنجه و کشتن کودکان و نوجوانان و دانش آموزان گرفته تا سرکوب، بازداشت، شکنجه، محرومیت و کشتن دانشجویان و نخبگان، ورزشکاران و هنرمندان، روزنامه نگاران و نویسندگان، فعالان سیاسی و عقیدتی، وکلا و فعالان مدنی، کارگران و کشاورزان، پرستاران و پزشکها، خانوادههای داغدار و دادخواه و تمام افشار و طبقات جامعه که از وضعیت ناعادلانه موجود به شدت رنج میکشند و اعتراض دارند. نیمی از مردم ایران نیز زن هستند و به جز تبعیضهای ساختاری که به تمام اقشار و طبقات فرودست و متوسط جامعه آوار کرده اند، تبعیض جنسیتی بر آن بی رحمیها افزون شده و تاب و توان همه به ویژه زنان آگاه و معترض و مردان برابریخواه را طاق کردهاند و دیگر حاضر نیستند به این همه تحقیر، تبعیض و بیعدالتی تن دهند.
در خبرها آمده است که در خیزش اخیر نزدیک به ۳۰ کودک و نوجوان توسط نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی ایران کشته شدهاند. بی تردید تعداد کودکان و نوجوانان کشته شده بیش از این تعداد هستند. تنها در چند روز گذشته یک دختر ۱۴ ساله به نام پارمیس همنوا دانش آموز سوم راهنمایی در سوم آبان در ایرانشهر بر اثر ضرب و شتم ماموران کشته شد. سارینا ساعدی دختر ۱۶ ساله اهل سنندج که در ۴ آبان بر اثر ضربات باتوم زخمی شده بود، پس از بستری شدن در بیمارستان جان باخت. امروز بر مزار او جمعیت زیادی گرد آمدند و شعار دادند:««هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه». این حکومت پلید خانواده سارینا را نیز تحت فشار قرار داده که دخترشان خودکشی کرده است. سه کودک پسر به نامهای کپدانی (فرزند خدابخش) ۱۲ ساله، امید نارویی ۱۳ ساله و عادل بریچی ۱۴ ساله در روز جمعه ششم آبان در زاهدان کشته شدند. کومار درافتاده پسر ۱۶ ساله و دختر بچهای ۷ ساله به نام دیانا محمودی را نیز در ۹ آبان در پیرانشهر کشتند.
رژیم جنایتکار ایران نیروهای نظامی - امنیتی و سرکوبگر خود را به زاهدان، کردستان، لرستان و بسیاری از شهرهای ایران گسیل کرده و مشغول قتلعام است. در خبرها آمده است که در روز ششم آبان، دست کم ۵۳ بلوچ در زاهدان کشته و زخمی شدهاند.
این حکومت ستمگر، چندصد نوجوان و جوان و میانسال را از اواخر شهریورماه تا کنون در خیابانها و در زندانها کشته است، بدون اینکه حقایق این جنایتها را روشن کنند و با وقاحت و بیشرمی تمام مدام دروغ تحویل جامعه میدهند و هر بلایی دلشان بخواهد بر پیکر جانباختگان و خانوادههایشان میآورند.
دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه و پرونده سازی امنیتی برای بازداشت شدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی» نیز به راه انداختهاند و چند نوجوان و جوان هماکنون با اتهام فساد فی الارض در خطر اعدام قرار دارند. از جمله؛ سهیل خوشدل دانش آموز ۱۷ ساله، محمد قبادلو ۲۲ ساله، سامان صیدی، محسن رضازاده قراقلو، سعید شیرازی، محمد بروغنی، ابولفضل مهری حسین حاجیلو و منوچهر مهماننواز. هرانا به نقل از ایرنا خبر داد: رئیس کل دادگستری استان تهران از صدور کیفرخواست برای پرونده هزار تن از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر، در این استان خبر داد. علی القاصی مهر، رئیس کل دادگستری استان تهران گفت: «دادگاه آنها در روزهای هفته جاری به صورت علنی برگزار میشود». بیشرفها معلوم نیست باز چه نقشهای برای اعترافگیری اجباری از بازداشت شدگان در سر دارند تا صدای معترضان را خاموش کنند، ولی کور خواندهاند و این بار خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» قصد ایستادن ندارد و تا رهایی و آزادی به پیش میرود.
توماج صالحی، خوانند رپ و هنرمند محبوب مردمی که شجاعانه و بیپرده از ساختار سراپا فاسد و تمامیتخواه این حکومت ستمگر و سودمحور میگوید و مردم را به مقاومت و ایستادگی دعوت میکند را در ۲۱ شهریور در اصفهان بازداشت و پس از اعتراضهای گسترده در ۳۰ شهریور به طور موقت و با قید وثیقه آزاد کردند. او را دوباره ۸ آبان دستگیر کردند و به احتمال زیاد زیر شکنجههای وحشیانه قرار دارد و جاناش به شدت در معرض خطر است و باید فوری و بدون قید و شرط آزاد شود.
نیروهای سرکوبگر حاکمیت اسلامی ایران، غیر از حمله به اعتراضهای خیابانی، به تجمعها و اعتراضهای شجاعانهی دانش آموزان و دانشجویان در مدرسهها و دانشگاههای سراسر ایران نیز حمله و آنها را وحشیانه و با ضرب و شتم بازداشت میکنند و در زندانها شکنجه میدهند و جانشان به شدت در معرض خطر است و همگیشان باید فوری و بدون قید و شرط آزاد شوند. خطر تعلیق، ستارهدار شدن و اخراج بسیاری از دانشجویان و حتی دانش آموزان، به ویژه دانشجویان و دانش آموزان دختر که در دانشگاهها، مدرسهها و در خیابانها شجاعانه روسری از سر بر میدارند و به شکل عملی ساختار تفکیک و تبعیض جنسیتی را به هم میریزند، وجود دارد و باید با تمام توان جلوی این سرکوبها و بیعدالتیها را بگیریم و به عقب برنگردیم.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، از تمام مادران و خانوادههای داغدار، از تمام خانوادههای زندانیان سیاسی و عقیدتی، از تمام کارگران و زحمتکشان، از تمام معلمان و دانشجویان، از تمام نویسندگان و روزنامه نگاران، از تمام زنان و مردان آگاه که معترض این شرایط فاجعه بار هستند، ولی هنوز صدای اعتراضشان را بلند نکردهاند، میخواهیم که به خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» بپیوندند. بیاییم دست در دست همدیگر و همراه با جنبشهای مستقل و مردمی خواهان سرنگونی این حکومت ستمگر شویم و به این شرایط فاجعه بار پایان دهیم و دیگر اجازه ندهیم که عزیزان ما را دوباره و دوباره این چنین بیرحمانه به بند بکشند، شکنجه کنند و بکشند و بیش از این ما و جوانهای نازنین ما را از حق داشتن یک زندگی انسانی، عادلانه و شاد محروم کنند.
ما مادران پارک لاله ایران، همراه و همگام با خیزش«زن، زندگی، آزادی»، خواهان آزادی و رهایی از دیکتاتوری و رفع هر گونه تبعیض و بیعدالتی هستیم و سالهاست که مطالبات زیر را پیگیرانه فریاد میزنیم. آرزوی ما این است که در خیزش انقلابی کنونی و در هنگامهی به دست آوردن آزادی و پس از پیروزی، همراه با همدیگر بتوانیم مطالبات زیر را برای استقرار جمهوری دموکراتیک در ایران متحقق کنیم:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت.
ما اعتقاد عمیق داریم که علت اصلی سرکوبها، جنایتها، تبعیضها و بیعدالتیها در ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری نظام مذهبی و غیر دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران است و ضرورت دارد که رهایی از آن و تحقق خواستههای بالا با اتحاد، همبستگی و مبارزات پیگیر و جنبش های مستقل و مستمر ما آزادیخواهان و دادخواهان به دست بیاید.
برای رهایی از هر گونه سرکوب، ستم و تبعیض، همراه با خیزش «زن، زندگی، آزادی» ایستادهایم تا به آخر.
مادران پارک لاله ایران
نهم آبان ۱۴۰۱
0 نظر