امسال، پانزدهمین سال تشکیل مادران پارک لاله ایران است. حرکت اعتراضی و دادخواهانهی ما در ششم تیرماه ۱۳۸۸ در میدان آب نمای پارک لاله تهران با فراخوان تعدادی از فعالان زنان در اعتراض به کشته شدن جوانان مبارز و شجاع که برای حق رأی و آزادی به خیابان آمده بودند و کشته شدند، آغاز شد. مبارزهی دادخواهانهی ما از آن سال برای پایان دادن به هرگونه سرکوب، بازداشت، شکنجه، تبعیض و لغو مجازات اعدام و تلاش برای رهایی از جمهوری اسلامی ایران و برقراری عدالت تاکنون ادامه داشته است. فعالیت همبسته و پیوستهی ما در شنبههای اعتراضی، علیرغم سرکوبهای مداوم حکومت و بازداشتهای جمعی، نزدیک به هشتماه در میدان آب نمای پارک لاله تهران ادامه یافت و سپس برای ماندگاری خود با دیدار و هم دردی با خانوادههای آسیب دیده و داغدار در ایران ادامه یافت. در سالهای بعد به این نتیجه رسیدیم که برای کشف حقیقت، رویارویی با گذشته و برای دادخواهی و برقراری عدالت اجتماعی نیاز داریم که به رشد و نشر فرهنگ و مفاهیم دادخواهی و خودآموزی بپردازیم. مسئولان جمهوری اسلامی ایران با سرکوب شدید، زندانی کردن، بازجوییهای جمعی و احکام ناعادلانه و سنگین و حتی افکار اصلاح طلبانه، سعی کردند ما مادران پارک لاله ایران را به طرق مختلف از هم بپاشند و برخی نیز مجبور شدیم از شر دشمن تن به تبعید بدهیم، برخی از ما نیز درگیر بیماری و مشکلات فاجعه بار گذران زندگی شدهاند. هماکنون نیز یکی از اعضای مادران پارک لاله ایران درگیر یک بیماری سخت شده است و آرزوی سلامتی برایش داریم. اما با تمام این مشکلات، پانزده سال است که بر عهد و پیمان خود در همراهی با خانوادههای دادخواه ایستادهایم و بی وقفه تلاش میکنیم تا جنایتهای حاکمیت ستمگر اسلامی ایران را به حافظه تاریخی جامعه تبدیل کنیم.
ما مادران پارک لاله ایران با تمام فراز و فرودها در طی این مدت، تلاش کردهایم در همراهی با خانوادههای آسیب دیده و دادخواه، صدایی از مبارزات دادخواهانهی تمام خانوادههای دادخواه و آسیب دیده از ابتدای انقلاب ۵۷ تا کنون باشیم و با افشای بی دادگریهای این نظام ستمکار و برای کشف حقیقت و برقراری عدالت اجتماعی مبارزه کنیم. ما در ابتدای تشکیل مادران پارک لاله ایران، سه مطالبهی اساسی زیر را در چشمانداز فعالیتهای دادخواهانهی خود قرار دادیم؛ ۱) لغو مجازات اعدام و پایان دادن به هرگونه شکنجه، ۲) آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، و ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان همه جنایتهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی در دادگاهی علنی و عادلانه، و به مرور و بنا به ضرورت زمانه و نیازهای جنبش مستقل دادخواهی، مطالبات اساسی دیگری را به مطالبات اولیهی خود افزودیم.
در طی این سالها که تبعیضهای اقتصادی نیز چون سایر تبعیضها، زندگی اغلب مردم ایران را سیاه کرده است، شاهد خیزشهای مردمی دیماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و قیام شکوهمند «زن، زندگی، آزادی» بودهایم و زنان مبارز و شجاع ما هر روزه در خیابانها و در خانهها و در زندانها علیه این حاکمیت ارتجاعی و قرون وسطایی و انواع و اقسام مرد-پدرسالاری و هرگونه تبعیض ایستادهاند و برای حق و حقوق خود و برابری مبارزه میکنند. همچنانکه شاهد اعتلای جنبشهای مستقل و مردمی معلمان، بازنشستگان، کارگران، دانشجویان، پرستاران، زنان، خانوادههای دادخواه و دیگر مبارزان بودهایم و در اینراه هزاران جوان مبارز که برای آزادی، برابری و عدالت اجتماعی مبارزه میکنند، کشته شدهاند یا در زندانهای سراسر ایران با احکامی سنگین و ناعادلانه زیر انواع شکنجهها قرار دارند و خانوادههای آنها نیز مدام زیر اذیت و آزار هستند. اما این سرکوبها نتوانسته است مبارزان را به سکوت بکشاند و هر روز شاهد اعتلای این جنبشها و تجمعهای پیوسته و مستمر در سراسر ایران هستیم و مردم آشکارا خواهان سرنگونی این حاکمیت ستمگر و جنایتکار شدهاند و جنبش دادخواهی نیز فعالتر و مصممتر از گذشته به راه خود برای پایان دادن به هرگونه ستم، سرکوب، تبعیض و بیعدالتی ادامه میدهد.
در همین شرایط، باز هم حاکمیت ستمکار، ارتجاعی و جنایتکار اسلامی ایران، با وقاحت تمام نمایشهای انتخاباتی خود را برای فریب مردم ایران و هم دستان خود در جهان به راه انداخته است. پس از کشته شدن ابراهیم رئیسی (از اعضای هیات مرگ و یکی از مسئولان اصلی جنایتکار جمهوری اسلامی ایران از دههی شصت تاکنون)، در سقوط هلی کوپتر، هماکنون شاهد نمایش انتخاباتی دیگری برای انتصاب یک «تدارکاتچی دیگر» به عنوان رئیس جمهور هستیم که در هشتم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار میشود. امیدواریم مردم آزادیخواه و آگاه ایران این نمایش انتخاباتی که تداوم سرکوب، جنایت، فقر، فساد، تبعیض، اختلاف طبقاتی و جنگ و نسل کشی در ایران و جهان را به دنبال دارد، فعالانه تحریم و جمهوری اسلامی ایران را در سراسر جهان رسوا کنند.
فاجعه بار اینکه دولتهای اروپایی نیز در همدستی با جمهوری اسلامی ایران، گوی سبقت را از همدیگر میربایند. همانگونه که اسدالله اسدی جنایتکار که در دادگاه آنتورپ بلژیک به ۲۰ سال حبس محکوم شده بود را آزاد کردند، حمید نوری (عباسی) جنایتکار که در دادگاه استکهلم سوئد به حبس ابد محکوم شده بود را نیز آزاد کردند. همانگونه که در سازمان ملل (بخوان سازمان دول) برای ابراهیم رئیسی مراسم گرامیداشت گرفتند و سران برخی کشورهای اروپایی در سفارت خانههای جمهوری اسلامی ایران در آن کشورها، با این جنایتکاران ابراز همدردی کردند. در حالیکه خاوران، گورستان صدها مبارز را مسئولان جنایتکار جمهوری اسلامی ایران نزدیک به شش ماه است بستهاند و به خانوادههای خاوران و خانوادههای بهایی اجازهی برگزاری مراسم گرامیداشت عزیزانشان را نمیدهند و هیچ صدایی از سازمان ملل و دولتهای مدعی دموکراسی بلند نمیشود. در همین حال دهها بهایی را در ایران به حبسهای سنگین محکوم میکنند و خودشان و خانوادههایشان در درون زندانها و بیرون از زندانها با انواع شکنجههای جسمی و روحی روبرو هستند. همانگونه که سایر خانوادههای دادخواه را به طور مکرر مورد اذیت و آزار و بازداشت قرار میدهند. شرایط فاجعه بار زنان آزادیخواه و برابری طلب که بر همگان روشن است و هر روزه شاهدیم که به وحشیانهترین شکل ممکن و با انواع تبعیضها و تعرضها زنان را سرکوب میکنند. همچنانکه دهها پناهجو که زندگیشان در ایران و افغانستان زیر سلطهی حکومتهای مرتجع اسلامی ایران و طالبان به مرز جنون رسیده، با شرایطی خطرناک به کشورهای اروپایی پناه میبرند و بسیاری در دریا کشته میشوند، اما کشورهای اروپایی به جای کمک، شرایطی سخت تر و محدودتر را برای پناهجویان تصویب میکنند. در همین شرایط شاهد مرگ با بهتر است بگوییم کشته شدن بسیاری از مردم فرودست در سراسر ایران هستیم که از حداقلهای معیشت برای یک زندگی انسانی محروم شدهاند و بسیاری در اثر آلودگی هوا یا نبود تغذیهی مناسب و فشارهای عصبی هر روزه و نبود سقفی بر سرشان یا بیکاری و کولبری و سوختبری کشته میشوند یا راهی بیمارستانها و درمانگاهها میشوند و به دلیل نداشتن امکانات مالی و قیمتهای گزاف درمان یا پشت صفهای طولانی بیمارستانهای دولتی میمیرند یا با خودکشی و خودسوزی و یا با زنکشی و دیگر کشی کشته میشوند و باز هیچ صدایی از سازمان ملل بلند نمیشود.
در چنین شرایط فاجعه باری، مسئولان جمهوری اسلامی به جای یافتن راه حلی، فشار بر مبارزان را بیشتر میکنند و حداقلهای زندگی آنها و خانوادههایشان را نیز به گروگان میگیرند و خانه و اموالشان و حقوقشان را مصادره میکنند و هر روز مبارزان بیشتری را در زندانها با احکام ناعادلانه و با حبسهای تکراری زیر شکنجه نگاه میدارند یا اعدام میکنند یا زیر تیغ وثیقههای سنگین قرار میدهند تا جامعهی مبارز را به سکوت بکشانند، ولی موفق نخواهند شد زیرا مبارزهای پیگیر، مستمر و شجاعانه در بطن جامعه برای آزادی و رهایی از این همه تبعیض و بیعدالتی در جریان است و بی تردید با همبستگی بیشتر و قدرتمندتر شدن جنبشهای مستقل و مردمی، ما پیروز خواهیم شد.
از اخبار ناراحتکننده اینکه به تازگی سه زن مبارز، مقاوم و دادخواه به نامهای شهناز (قمرالملوک) پارسا و ماندانا توکلی از خانوادههای خاوران و اعظم قرائی از زندانیان سیاسی مقاوم در دهه شصت به دلیل بیماری از میان ما رفتند و بسیار متاسف شدیم و از صمیم قلب به خانوادههای این عزیزان و به خانوادههای خاوران و سایر دادخواهان تسلیت میگوییم.
خبر خوشحال کننده اینکه جولیان آسانژ، بنیانگذار وبسایت ویکی لیکس که جنایات جنگی دولت آمریکا در عراق و افغانستان را افشا کرد ه بود، با تودیع وثیقه در دادگاه عالی بریتانیا آزاد شد.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی، از مردم آزادیخواه و دادخواه ایران و جهان میخواهیم که در برابر این همه سرکوب، بیعدالتی، تبعیض، جنایت و کشتار سکوت نکنند و فریاد اعتراضمان را هر روز بلند و بلندتر کنیم زیرا تنها خود ما مردم و جنبشهای مستقل و مردمی هستیم که میتوانیم جلوی بیدادگریهای این نظام فاسد، ستمکار، جنایتکار و جنگطلب و دیگر نظامهای فاسد، ستمکار، جنگطلب و اشغالگر در سراسر دنیا را بگیریم. حاکمیتهایی که برای قدرقدرتی خود به راحتی جنایت و نسلکشی میکنند و با ابزارهای تبعیض بر جنایتهایشان سرپوش میگذارند. باشد که همراهی و همبستگی همگی ما دادخواهان بتواند نقطه پایانی بر جنایت، سرکوب، بی عدالتی و تبعیض ۴۵ سالهی این حاکمیت ستمگر بگذارد.
از شما دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و شلاق و پایان دادن به هرگونه شکنجه و کشتار از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، قصاص، سنگسار، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم و به آزادی، برابری، دموکراسی و عدالت اجتماعی دست یابیم تا بتوانیم از تکرار جنایت و تبعیض و بیعدالتی جلوگیری کنیم.
مادران پارک لاله ایران
ششم تیرماه ۱۴۰۳
مادران پارک لاله ایران
خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
0 نظر