- اخبار روز
- شنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
در این تصویر، انسانی را میبینیم که با مشت و لگد لباس شخصیها و پلیس در صندوق عقب خودروی پلیس تپانده میشود مثل یک گونی سیب زمینی! دست و پا میزند که خود را نجات دهد چنانکه از بدو تولد چنین بوده.
هنوز از قتل محمد میرموسوی در زندان بر اثر ضرب و شتم چند روز نگذشته، مردم اعتراض کردند و چند مامور بازداشت شدند ولی این اژدها هزاران سر دارد. اعمال خشونت کسب و کار این حکومت است. وسیله ی حفظ و نجاتش از خشم مردمی است که روز به روز ظلم و ستم را بیشتر احساس می کنند.
تاریخ ضبط ویدئویی از بازداشت خشونت آمیز این مرد ۵ شهریور در شهر ری اعلام شده است.
بیش از یک هفته از مرگ جانسوز سیدمحمد میرموسوی در یک پاسگاه انتظامی در لاهیجان نمیگذرد، که این ویدئو منتشر شده است.
روز پنجشنبه یکم شهریور در یکی از روستاهای لاهیجان خبر نزاع توسط اهالی محل به پاسگاه محلی گزارش میشود و پلیس تمامی عاملین حادثه از جمله میرموسوی را بازداشت میکند. در این درگیری افراد یکدیگر را مورد ضرب و شتم قرار داده و خودروی میرموسوی کاملا تخریب شده و در آتش میسوخته است.
فرماندهی انتظامی ایران مدعی شده که آقای میرموسوی پس از انتقال به پاسگاه شروع به فحاشی و استنکاف از دستورات نموده و دلیل مرگ وی توسط نیروی انتظامی “عدم کنترل خشم و احساسات” و “بیاعتنایی به وضعیت متهم” عنوان شده است.
ابراهیم انصاری، دادستان عمومی و انقلاب لاهیجان روز چهارشنبه ۷شهریور از بازداشت ۵ افسر نیروی انتظامی در جریان پرونده قتل یک شهروند در بازداشتگاه پلیس خبر داد و گفت: «برای پنج نفر از افسران نیروی انتظامی قرار “بازداشت موقت” صادر شده است.»
دستگیری این چند عضو پلیس پس از آن رخ داد که ویدیویی از پیکر بیجان محمد در غسالخانه لاهیجان منتشر شد که آثار شکنجه و ضرب و شتم بر بدن او مشخص بود و اثر یک گلوله در بدن او دیده شده بود.
مراسم خاکسپاری محمد روز ۶شهریور برگزار شد، اما زمان دستگیری او یکم شهریور اعلام شده و برخی منابع میگویند او در همان روز بر اثر شکنجه کشته شده و پیکر او را روز ۵ شهریور به خانواده تحویل دادهاند.
سیدمحمد میرموسوی زیر شکنجهی پلیس کشته شده، این که او مرتکب چه عملی شده، مسئلهی اصلی نیست؛ چرا که افراد زیادی همچون ستار بهشتی و مهسا امینی و تعداد بسیاری انسان گمنام در بازداشتگاهها و پنهان از چشم عموم، بر اثر ضرب و شتم وحشیانه به قتل رسیدهاند و عاملین این جنایات مجازات نشدند.
خشونت عمده ترین وسیله ی حکومت کردن در این رژیم است. چه علیه فعالین سیاسی، چه علیه پرستاران و بازنشستگان و کارگرانی که حق ساده زندگی کردن را می خواهند، چه علیه زنان و دخترانی که به حجاب اجباری تن نمی دهند، چه علیه کولبران و سوخت بران و چه علیه هر انسانی که در این کشور زندگی می کند. روزی با زنکُشی، روزی با شکستن گردن یک نوجوان افغان ۱۵ ساله، یک روز با قتل مهسا، روزی با له کردن بدن محمد میرموسویِ جوان و روزی در برابر این انسان که هنوز بی نام و نشان است، این خشونت اعمال می شود.
آمران خشونت در ایران، از زمان قتل ها و ترورهای دهه ی ۶۰، تا کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷، تا علیه دانشجویان در سال ۷۶، و نمونه های نزدیکتر هیچ گاه به مجازات نرسیده اند، زیرا آن ها که در این مملکت مجازات می کنند، خود عاملین این خشونت ها هستند.
0 نظر