یک سال گذشت و باز نمایش وحشت به راه افتاد

یک سال از بیست و پنجم خرداد سال ۱۳۸۸ می گذرد. روزی که تعداد زیادی از مردم برای گرفتن حق شان به خیابان ها ریختند. روزی که تا چشم کار می کرد، مردم معترض و به تنگ آمده از وضع موجود را می دیدی که با کاغذهایی در دست مطالباتشان را فریاد می زدند. روزی که جواب اعتراض مدنی مردم را با گلوله دادند. روزی که صدای سهراب، کیانوش، رامین، محرم، علی و ... را در گلو خفه کردند و هنوز هیچ کس پاسخ گو نیست.

روزی که از وحشت بلند شدن صدای اعتراض مردم، دوباره حذف فیزیکی را در پیش گرفتند. ولی این بار نه برای تحکیم پایه های قدرت شان، بلکه برای جلوگیری از فروپاشی کامل پایه های سست و لرزان حکومت شان دست به کشتار زدند. با این خیال باطل که می توانند با کشتار و حذف انسان ها، صدای اعتراض مردم را خاموش کنند، ولی نمی دانستند که با کشتن هر نفر، هزاران مدعی العموم سر بلند می کند. امروز دیگر نمی توانند معترضین را در خفا و یا آشکار بکشند و سایر مردم سکوت اختیار کنند. امروز تمامی انسان های آزادی خواه ایرانی و غیر ایرانی در سراسر دنیا، خواهان پایان دادن به این کشتارها و روشن شدن علت و عوامل مرگ کشته شدگان هستند.

امروز درست یک سال است که سهراب دیگر سخن نمی گوید ولی به جای او، سهراب های زیادی دهان گشوده اند و جایش را پر کرده اند.

امروز درست یک سال است که کیانوش از میان ما رفته است و هنوز جایش در بین همکلاسیهایش خالی است، ولی به جای او هزاران دانشجوی دیگر، صدای اعتراضشان بلند شده است.

امروز علیرغم تهدیدهای نیروهای امنیتی و نمایش وحشت؛ خانواده های سهراب، کیانوش، رامین، محرم، علی و ... بر مزار دلبندشان گرد آمده بودند. خانواده ها و دوستان بسیاری برای گرامی داشت یاد و خاطره آنها با این خانواده ها همراهی کردند و نشان دادند که تا دادخواهی فرزندانشان ساکت نخواهند نشست.

امروز پروین فهیمی در سالگرد کشته شدن فرزندش ناله سر می دهد که در این مدت چه ها بر ما رفته است، او از ۲۶ روزی می گوید که به دنبال جنازه فرزندش بود، از اذیت و آزارهای پس از آن و از فشارهای وارده بر خانواده می گوید. مادر سهراب اشک ریزان از همراهان می خواهد که هرچه سریعتر محل را ترک کنند. او نمی خواست که آسیبی به کسی وارد شود و نیروهای حافظ امنیت، امنیت را به هم زنند!

نیروهای امنیتی از لباس شخصی گرفته تا با لباس، آشکارا قطعه ۲۵۷ را محاصره کرده بودند. تعداد زیادی ون و سواری نیروی انتظامی، در حوالی قطعه های پایینی در حالت انتظار به سر می بردند. مامورین دایم در حال فیلم برداری از افراد بودند. آنها تلاش می کردند که رعب و وحشت ایجاد کنند ولی همراهان بی توجه به آنها به کار خود مشغول بودند. گاهی جلو می آمدند و از جمع شدن مردم جلوگیری می کردند. گاهی عقب می رفتند و ما را نظاره می کردند گاهی با افراد درگیر می شدند و همراهان نیز جوابشان را می دادند، ولی مشخص بود که دستور دستگیری ندارند. ترس و وحشت در قیافه تک تک شان به چشم می خورد.

خانواده رمضانی برای برگزاری مراسم سالگرد رامین، صندلی چیده بودند و فامیل پس از برگزاری مراسم در خانه به سر خاک آمده بودند. مادرش دایم در حال گریه بود و از رامین اش می گفت. حاضرین برای همدردی با او به نزدش می رفتند و او به آرامی برایشان درد دل می کرد.

خانواده چگینی نیز در قطعه ۲۵۶ گرد آمده بودند و یاد محرم را گرامی می داشتند. همراهان زیادی نیز آنجا جمع شده بودند. نیروهای امنیتی همه جا حضور داشتند و امکان برگزاری مراسم را از خانواده ها سلب کرده بودند. تمام مراسم در سکوت برگزار شد و اجازه هیچ حرکتی را نمی دادند.

خانواده حسن پور نیز برای گرامی داشت یاد و خاطره علی در قطعه ۲۲۲ بهشت زهرا بر مزارش گرد آمده بودند.

امروز حامیان مادران عزادار برای همدردی با مادران عزادار، به گردشان جمع شدند و گل های سرخ و صورتی را بر مزار فرزندانشان پرپر کردند و تعهد بستند که تا رسیدن به خواسته هایشان، این راه را ادامه خواهند داد.

امروز در کرمانشاه نیز مراسمی برای گرامی داشت یاد و خاطره کیانوش برگزار شد. در آنجا نیز نیروهای امنیتی گورستان را غرق کرده بودند. تعدادی از حامیان مادران عزادار برای همراهی و همدردی با مادر کیانوش به آن شهر رفته و همراه با او و خانواده و سایر دوستان مزار کیانوش را گلباران کردند و یادش را گرامی داشتند. مادر کیانوش با دلی پر خون ولی همچنان استوار اعلام داشت " تا روز مجازات قاتلین فرزندم ساکت نخواهم نشست".

در راه بازگشت متوجه وضعیت غیر عادی شهر شدم. خیابان ها مملو از مأمور بود. از لباس شخصی گرفته تا نیروهای امنیتی و گارد وِیژه و ماشین های نیروی انتظامی و موتور سواران در خیابان ها نمایش وحشت می دادند. گویا در میدان انقلاب درگیری شده بود.

امروز من مادر با صدای بلند اعلام می کنم و هشدار می دهم که سهراب، کیانوش، رامین، محرم، علی و دیگر پویندگان راه آزادی نمرده اند و مطمئن باشید که هر روز بر تعدادشان افزوده خواهد شد.

یادشان همواره گرامی و راهشان پر رهرو باد!
یک مادر داغدار
بیست و ششم خرداد۱۳۸۹
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید