پروانه
میلانی گفت:«خوشحالم بابت این جایزه، اما چقدر خوب می شد که پیش از اینها
دنیا ما را به حساب می آورد و مادران خاوران را می شناخت. اکثر مادران
خاوران دیگر پیر و مریض هستند، خیلی هایشان نیز در طول سال های گذشته فوت
کرده اند. ما سه دهه منتظر بودیم که جهان صدای ما را بشنود.»
پروانه میلانی از مادران خاوران که برای دریافت جایزه حقوق بشر
“گوانگجو” به کره جنوبی سفر کرده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در
ایران گفت: «من به عنوان یکی از مادران خاوران از ایران به کروه جنوبی آمده
ام. من این جایزه را می برم به مادرانی می دهم که اینهمه سال منتظر بودند
تا دنیا صدایشان را بشنود و اما به عمر خیلی هایشان نکشید.»
هیات داوران «جایزه گوانگجو برای حقوق بشر» در کره جنوبی، مادران خاوران
را به همراه یک فعال حقوق بشر از بنگلادش به صورت مشترک برنده جایزۀ امسال
اعلام کرده است.
مادران خاوران، به مادران و خانواده های زندانیان سیاسی گفته می شود که
به اتهام مخالفت با جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ و به خصوص در تابستان ۱۳۶۷ در
زندان های جمهوری اسلامی ایران اعدام شدند. بسیاری از آنها به صورت مخفیانه
در گورستان های متروک از جمله گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران به خاک
سپرده شدند.
دولت ایران طی سه دهه گذشته از نصب سنگ مزار، برگزاری مراسم ترحیم و
یادبود برای اعدام شدگان و حتی ورود به قبرستان خاوران جلوگیری کرده اند.
با این حال مادران خاوران در سالگرد اعدام های سال ۶۷ و جمعه آخر سال و
روزهای دیگر حتی اگر اجازه ورود به قبرستان را از سوی نیروهای امنیتی پیدا
نکنند به آنجا می روند تا یاد آنها فراموش نشود.
پروانه میلانی و معصومه دانشمند، دو عضو مادران خاوران برای
دریافت جایزه به کره جنوبی سفر کرده اند. پروانه میلانی، ۷۲ ساله، برادرش
به نام رحیم میلانی، زندانی سیاسی را در اعدام های گروهی و مخفیانۀ دهۀ ۶۰
از دست داد. خانم میلانی پس از دریافت جایزه به ایران بازخواهد گشت.
معصومه دانشمند، مادر بیژن بازرگان، زندانی سیاسی است که در اعدام های
گروهی ۱۳۶۷ جان باخت. خانم دانشمند به تازگی برای درمان بیماریش به کشور
آمریکا نزد فرزندانش رفته است.
پروانه میلانی به کمپین گفت:«خوشحالم بابت این جایزه، اما چقدر خوب می
شد که پیش از اینها دنیا ما را به حساب می آورد و مادران خاوران را می
شناخت. اکثر مادران خاوران دیگر پیر و مریض هستند، خیلی هایشان نیز در طول
سال های گذشته فوت کرده اند. ما سه دهه منتظر بودیم که جهان صدای ما را
بشنود.»
خانم میلانی با اشاره به درخواست مادران خاوران از مسولان
کشور در طی ۲۶ سال گذشته گفت: «ما نامه های بسیاری به مجلس و به خاتمی در
دوره ریاست جمهوریش نوشتیم و اعتراض کردیم که چرا ما هربار برای عزیزانمان
سنگ قبر می گذاریم کسانی آنها را می شکنند. گل می کاریم، گل ها را می
کنند. حتی به این قسمت از خاک خاوران آب داده نمی شود تا گیاهی توان روییدن
نداشته باشد. چند سال پیش هم با بلدوزر این بخش از قبرستان را زیر و رو
کردند و ما حالا حتی نمی دانیم که آیا همچنان بقای استخوان های عزیزانمان
آنجا هست یا نه. با این حال هیچکس به ما جوابی نداد.»
منصوره بهکیش، فعال حقوق بشر و از اعضای مادران خاوران که در
ایران زندگی می کند، در مورد جایزه حقوق بشر گوانگجو به کمپین بین المللی
حقوق بشر در ایران گفت: « دادن این جایزه به مادران خاوران هم شیرین و هم
تلخ است. بالاخره پس از سه دهه صدای دادخواهی ما را از آن سوی مرزها
شنیدند. من و بقیه خانواده ها که عزیزان مان را در دهه شصت از دست داده
ایم، در طول این سال ها می خواستیم بدانیم چرا و چگونه آنها را کشتند، چرا
مخفیانه کشتند و جنازه ها و محل دقیق دفن شان را به ما ندادند، چرا وصیت
نامه شان را ندادند، چرا دایم ما را برای رفتن به خاوران و دیدار همدیگر
تهدید می کنند و نمی گذارند آزادانه مراسم یادبود بگیریم و… حتی به آقای
روحانی نامه ای اعتراضی دادم و ۱۲ پرسش که حداقل حق خانواده هاست را مطرح
کردم و از ایشان خواستم که درب خاوران را باز کنند و اذیت و آزار خانواده
ها را پایان دهند ولی در بر همان پاشنه می چرخد و در طی این سه و اندی سال
هیچ مقام مسئولی به طور رسمی به ما پاسخی نداده است.»
منصوره بهکیش با اظهار اینکه پس از دولت روحانی نیز وضعیت در
مورد مادران خاوران تغییر نکرده است، گفت: «من به آقای روحانی نامه ای
اعتراضی نوشتم و ۱۲ پرسش که حداقل حق ما خانواده هاست را مطرح کردم و از
ایشان خواستم که در خاوران را باز کنند و اذیت و آزار خانواده ها را پایان
دهند. من و بقیه خانواده ها که عزیزان مان را در دهه شصت از دست داده ایم،
در طول این سال ها می خواستیم بدانیم چرا و چگونه آنها را کشتند، چرا
عزیزان ما را مخفیانه کشتند و جنازه ها و محل دقیق دفن شان را به ما
ندادند، چرا وصیت نامه شان را ندادند، چرا مرتب ما را برای رفتن به خاوران و
دیدار همدیگر تهدید می کنند و نمی گذارند آزادانه مراسم یادبود بگیریم.
ولی در طی این سی و اندی سال هیچ مقام مسئولی به طور رسمی به ما پاسخی
نداده است و ما از حداقل حقوق انسانی خود محروم بوده ایم.»
خانم بهکیش گفت:«هنوز برای رفتن به سر قبر عزیزانمان مشکل
داریم. هنوز تهدید می شویم و با خشونت با ما رفتار می شود. لباس شخصی ها در
جمعۀ آخر سال به من و خیلی های دیگر اجازه ندادند که به قبرستان خاوران
وارد شویم. یکی از ماموران دست گل من را با خشونت از دستم گرفت و زیر پایش
له کرد و خیلی از خانواده ها شاهد بودند و اعتراض کردند. روز اول عید و
هفته های بعدی نیز این محدودیت ها و برخوردهای خشن لباس شخصی ها همچنان
ادامه داشته است.»
منصوره بهکیش هفت نفر از اعضای خانوادۀ خود (۴ برادر، یک خواهر، شوهر خواهر و برادر
همسر برادر) را در اعدام های گروهی و مخفیانه در سال ۱۳۶۷ از دست داد. خانم
بهکیش همچنین یکی از حامیان مادران عزادار( مادران پارک لاله) است که پس
از حوادث انتخابات ۱۳۸۸ توسط جمعی از مادرانی که فرزندانشان در اعتراضات
خیابانی کشته یا دستگیر شده بودند تشکیل شد. منصوره بهکیش در تیرماه
سال۱۳۹۱ به ۶ ماه حبس تعزیری و سه سال و نیم حبس تعلیقی محکوم شد که هنوز
این حکم اجرا نشده است. مبنای اتهامات خانم بهکیش عضویت در گروه مادران
پارک لاله، همراهی با مادران و خانواده های داغدار، شرکت در مراسم یادبود
این خانواده ها، رفتن به خاوران و هم چنین مورد پرسش قرار دادن مسئولان
حکومتی برای چگونگی و چرایی این جنایت هاست.
جایزه حقوق بشر گوانگجو در سال ۲۰۱۴ به صورت مشترک به گروه
مادران خاوران از ایران و عادل الرحمن خان، یک فعال حقوق بشر از بنگلادش
تعلق گرفته است. گوانگجو یک سازمان غیر دولتی است که در سال ۱۹۹۴ از سوی
بازماندگان قتل عام مخالفان دولت چون دوهوان تشکیل شد. مقر این سازمان در
شهر گوانگجو کره جنوبی است. گوانگجو در تاریخ ۱۸ ماه می جایزه خود را به دو
مادر خاوران و فعال حقوق بشری بنگلادشی اعطا می کند که در واقع سالگرد
جنبش دموکراتیک مردمی در گوانگجو بر علیه نیروهای مسلح دولتی چون دوهوان،
رهبر نظامی در ماه مه ۱۹۸۰ است.
کمیته انتخاب کنندگان برندگان جایزه حقوق بشر گوانگجو، در
اطلاعیه خود نوشته است که اعضای مادران خاوران بی وقفه به مقام های جمهوری
اسلامی فشار آورده اند و خواهان تحقیق برای آشکار شدن حقیقت و مجازات
عاملان بازداشت، شکنجه، اعدام و دفن مخفیانه شمار بزرگی از فعالان سیاسی در
دهه شصت، به ویژه در سال ۱۳۶۷ شده اند.
0 نظر