به گردهمایی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی - عقیدتی ایران در انگلستان
علی دماوندی
که به جستجوی فریادی گم شده برخیزم
با یاری فانوسی خرد یا بی یاری آن
در هر جای این زمین
یا هر کجای این آسمان .
فریادی که نیمه شبی
از سر -ندانم چه نیاز -ناشناخته از جان من بر آمد
و به آسمان ناپیدا گریخت ...
ای تمامی دروازه های جهان !
مرا به باز یافتن - فریاد گم شده ی خویش
مددی کنید
با سلامی گرم به همه شما ، خانمها و آقایان ، دوستان و رفقای عزیز
در ۲۶ مین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ قرار داریم. ۲۶ سال از قتلعام هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران اسلامی گذشت . کشتاری ، که اوج کشتار آن دهه خونین و تلاشی برای پاکسازی کامل زندانها از مبارزین و مجاهدینی بود که بر آرمان ازادی و برابری پای میفشردند. .... سکوت ، انکار ، سرکوب برای به فراموشی سپردن ان دهه خونین با تخریب آثار و نشانه ها و حذف همه یادگارها و اثرات اجتمایی ، همراه با تدوین یک تاریخ جعلی از انقلاب اسلامی و رهبران آن در تمام این دوران ادامه داشته است.
با تلاشهای خانواده های بخون خفتگان آن دهه و زندانیان سیاسی و تشکلها و نهادهای مدافع حقوق انسانی سکوت و انکار و فراموشی – دیگر ممکن نیست. مردم ایران و نهادهای مترقی و انسانهای دوست بین المللی ، از طریق برگزاری کمیسیون حقیقت یاب و دادگاه لندن و لاهه ، بواسطه شهادت های مستند خانواده های جان باختگان راه ازادی و برابری ، زندانیان سیاسی این دهه خونین ، و فعالیتهای بی نظیر و بی شائبه نهادها و انجمنهای مدافع زندانیان سیاسی و مدافعان حقوق انسانی توانسته اند گوشه های تاریک تاریخ خونینی را که به استقرار حکومت اسلامی منجر شده است را به تماشا نشینند. اینک همگان میدانند که این حکومت همزاد با جنایت است . از پشت بامهای مدرسه رفاه تا نوروز سنندج ، از کشتارهای اهواز و خرمشهر تا کشتار رهبران خلق ترکمن ، از 28مرداد 58 تا خرداد 60 ، از تابستان 60 تا تابستان 67 ^ .... روزی نبوده است که در ایران اسلامی اعدام و کشتار مخالفان صورت نگرفته باشد. اگر در روزهای اول انقلاب احکام مرگ در سکوت بهت انگیز تمامیت جامعه آنروزی و سکوت نهادهای بین المللی انجام میشد ، اما در کوتاه مدتی پس از شوک اولیه ، اعتراض آغاز شد. در مقابل این اعتراض بود که حاکمان شرع اسلامی ، جولان مرک را در سراسر کشور آغاز کردند. خلخالی وگیلانی و موسوی تبریزی و موسوی اردبیلی و نیری و ایت الله ها و حجت الاسلام های اماده به خون خواری ، تصفیه های خونین را آغاز کردند. قبرستانهای آباد ایران اسلامی نشانه های روشن این درو کردن نسلی است که بی تابانه خواهان آزادی و برابری و رفاه و مدنیت برای مردم ایران بود.
امروز تا حد زيادی با تلاش و پيگيری خانواده های اعداميان و فعالان سیاسی و مدنی در ایران آنان ، برخی از خاورانهای ایران شناساسی شده اند . هر يک ازاين مکانها ، نشان يک جنايت است ، نشان هرگُوری، خود از مصادیق « جنایت علیه بشریت» است .....گورستانهای بینامی که یک زمین خاکی بودند، اکنون معانی بسیاری به خود گرفتهاند. این زمینهای خالی به واسطه تلاش خانوادههای اعدام شدگان معنایی نمادین گرفت. آنها به طور سنتی جمعه اول هر شهریور و جمعه آخر هر سال به گورستان رفتند. همزمان اجبار به سکوت از سوی حاکمیت ادامه یافت. بازماندگان اما سنت خود را تکرار کردند. این در حالی بود که هیچ یک از آنان حتی مطمئن نبودند که مردگانشان در این گورستان جمعیاند.
آنها حامل اخبار تلخی از گذشتهای مسکوت بودند. خاطرات تکهپاره، عکسهای خانوادگی و مراسمهای خانگیشان روایتی ساخت از تاریخ بیصدایان میتوانم در اینجا از خاورانها، کفر آبادها ، لعنت آبادها و پرت آبادها ی ایران برایتان بگویم.
جدا از خاوران تهران بزرگ در بخش وسيعی از استانها ، شهرستان ها و روستاهای ايران « لعنت آباد» ها با نشان و بی نشان بیشماری تا به امروز شناسایی شده است . دهها و صد ها گورستان علنی و مخفی ،پوشيده از فرزندان دلیر مردم ماست؛ زنان و مردان دگر اندیش و آزاده ای که حکومت اسلامی را نمیخواستنددر این مکانها خفته اند. سردمداران نظام اسلامی همه این دگر اندیشان و دگر باوران را با با اتهامهایی نظیر ضدانقلاب ، منافق، سلطنت طلب و شاهی - فرقان - آرمان مستضعفين - مجاهدِ خلق - امتی - هوادارشريعتی - فدائی - اقليتی - چريک فدائی - راه کارگری - پيکاری - رنجبری - سازمان انقلابی - کنفدراسيونی - کومله ای – کرد دمکراتی - وحدت کمونيستی - رزمنده گانی - سهندی - سربداری- اکثريتی - ۱۶ آذری - توده ای - بهائی - کرد - ترکمن - بلوچ - عرب و آذری - ملی گرا – تجزیه طلب- آمریکایی – تروریست – فراری و طرفدار اجنبی و...) اعدام و تیرباران و حلق آویز کرده و به گورهای دسته جمعی سپرده اند .
گورها در سراسر این کشور پراکنده و بسیار پنهانند. پنهانند چرا که آدمکشان اسلامی خود از ابعاد عظیم جنایتی که مرتکب شده اند و احتمال عکس العمل مردم در هراسند. گورستان های شناخته شده وکشف شده توسط خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی در خاوران تهران بزرگ - مشهد - اهواز - تبريز - شيراز - اصفهان - گناوه - کرمانشاه - گيلان ( رشت ، انزلی ، فومن ، لاهيجان ، سياهکل ، لنگرود ، رودسر)- زاهدان - مازندران ( گرگان ، چالوس ، آمل ، شهسوار ) - همدان - ايلام - اروميه - گچساران - اراک و...پراکنده اند.
تهران بزرگ : « لعنت آباد» جاده خاوران پشت گورستان ارامنه و جنب گورستان بهائی ها، در بهشت زهرا قطعه ۹۳ و برخی نقاط ديگر .
شهر مشهد : « لعنت آباد » بعد از هاشم آباد جاده اصغريه و برخی نقاط پرت گورستان قديم.
شهر اهواز : درچندين محل از جمله : جاده کوت عبدالله نزديک گورستان بهشت آباد . بزرگراه سوسنگرد- پشت روستای آفاق نزديک گورستان جهادو...
شهر تبريز : گورستان پشت جاده قديم تبريز، خيابان راه آهن گورستان وادی رحمت
شهر شيراز : در گورستان قديم ، قطعه ۳۸ دارا لرحمان و ميدان تير « چوگياه » شيراز محل تير باران کردن محکومين به اعدام .
گورهاى جمعى مورد اشاره ى وى عبارتند از: گور موجود در پادگان امام حسین فعلی (پادگان مسگر سابق) و میدان چوگان روبروی این پادگان، مناطقی از دارالرحمه شیراز به نشانی جاده کمر بندی و خیابان اصلی شهرک شیخ علی چوپان، محله یا روستای مخروبه ای به نام محله "چنار سوخته " به طرف دشت ارژنگ، گورستان قدیمی دارالسلام در جوار دروازه شاه داعی الله، اطراف تیمارستان سلامی در جاده اکبر آباد یا جاده فسا، آب انبار قوزی از شیراز به طرف مرو دشت و قصر صاحب الزمان (یا پادگان صاحب الزمان در جنوبی ترین منطقه شیراز)، ۷ گور دسته جمعی در مناطق پرتى در جاده سیمان شیراز، اطراف پل حسین آباد جاده فسا و چاههاى خشكى در مناطق مختلف از جمله در زندان سپاه (پلاك100
شهر اصفهان : قطعات ۴۱ – ۹- ۸- ۷- ۵- و... در ته باغ رضوان ، باغ کاشفی اصفهان، قبرستون تخت پولاد اصفهان ( قبرستون کافرا ) ، باز داشتگاه سيد علی خان واقع در کمال اسماعيل اصفهان و کشتار گاه آنجا۰۰۰ ، قبرستون دور افتاده بالای قبرتستون ارامنه اصفهان ، تاغهای دهکده ای به نام قدريجان در نجف آباد اصفهان
شهر گناوه : در قبرستان قديم نزديک امامزاده...
شهر کرمانشاه : باغ فردوس ، جاده سيلو نزديک قبرستان کودکان .
استان گيلان ( شهر رشت : گورستان قديمی رشت در جاده رشت به لاهيجان در گوشه پرت افتاده ای از قبرستان تاز آباد) ودر (شهرستان لاهيجان : گورستان قديمی سيد مرتضی ، کاشف غربی منطقه کاروانسرابار وچند محل ديگر...) ودر( شهرستان لنگرود : گورستان - وادی - شهر، قسمت انتهای ضلع غربی ، پشت غسالخانه معروف به مشهدی اسماعيل باغ و گورستانهای اطراف چمخاله و روستای چاف ...) و (شهر رودسر : در قبرستان قديم در منطقه پرت آن به خاک سپرده شدند . )
شهر زاهدان : جاده بهشت مصطفی گورستان زاهدان خيابان گاراژ .
استان مازندران (شهرگرگان : گورستان بهائيان و راه جوپاری بهشت زهرا) و ( شهرآمل : موازی استاديوم آمل ، خيابان طالب آملی) و (شهرستان شهسوار: قبرستان قديمی شهرو در منطفه پرت ) به خاک سپرده اند.
شهر همدان : در جاده ملاير گورستان باغ بهشت زهرا.
شهر ايلام : امامزاده صالح آباد، دست چپ روی تپه .
شهر اروميه : روبروی ساختمان صدا و سيما، بلوار راديو و تلويزيون قبرستان شهر.
شهر گچساران : گورستان بهائيان .
شهر اراک : اتوبان اراک _ بجنورد در ۶ کيلومتری اراک .
همه بخاک افتاده گان اين قتلعام ها با فتوا و دستور شخص خمينی و خامنه ای و بسیاری از رهبران مذهبی نظام کشته شده اند. پس از روشن شدن حقیقت این کشتارها ، فراموشی و انکار یک گام به عقب نشسته است. اینک سکوت ، خود وحشت افرین شده است.
فکرمیکنم این شعر" آنتو نیو کاردوزو" بهترین ترسیم از خواست هزاران انسان ایستاده بر داری باشد که در کفر ابادها و لعنت ابادها و پرت ابادها و خاورانهاآزمیده اند:
فردا
وقتی که مردم،
می خواهم مرا
ایستاده خاک کنید،
با دست هائی صلیب وار بر سینه،
و صورتی به سوی فلق
در انتظار رویش خورشید …
*
هرچه می خواهند بکنند،
دعای میت بخوانند
(به سبک بورژواها)
بر سر گورم
و یا
چون سگی دفنم کنند،
فقط یک خواهش دارم،
مرا ایستاده خاک کنید
با دست هائی صلیب وار بر سینه
و صورتی به سوی فلق
در انتظار رویش خورشید
0 نظر