به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مورخ ۴ بهمنماه آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی دو فعال مدنی محبوس در بند زنان اوین همراه با ضرب و شتم به زندان قرچک ورامین تبعید شدند. این دو کنشگر مدنی در اعتراض به این تبعید غیر قانونی از ۱۴ بهمنماه در اعتصاب بسر میبرند.
در این بین آتنا دائمی بدلیل نوسانات فشار خون در وضعیت نامناسب جسمی قرار گرفته است. اعتصاب فعلی کبد های این زندانی را تحت تاثیر قرار داده، بنا به گفته پزشک زندان در صورت تداوم اعتصاب بخصوص خودداری از نوشیدن مایعات، خطرات جانی و جسمی این زندانی را تهدید می کنند.
مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین بعنوان هم بندی سابق و نگران این افراد با نگارش نامه ای خواستار توجه نهادهای مدافع حقوق بشر به وضعیت این دو زندانی شده است.
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید؛
سایه ی سرد و سهمگین سرکوب در سراسر کشورگسترده شده است و آسیاب سنگ خشونت در نهایت سرعت می جرخدو با قساوت تمام هر دانه ایی را که بر گلویش میگذارد خرد می کند.
اما ایران و ایرانی طوق بندگی و عبودیت ظالمان را برداشته تا از نعمت شخصیت و آزادی و تساوی حقوق برخوردار گردد و این است که مرگ بانام برایش لذت بخش تر از ننگ و تمکین در برابر زور است و خود را از نردبان انسانیت بالا می کشد تابه حقایق بیشتری آگاهی یابد.
۹ روز از اعتصاب غذای گلرخ و آتنا عزیز میگذردو کسی پاسخگو نمی باشد.
اعتصاب غذا واژه ایی آشناست اما شنیدن ان کجا و شاهد درد کشیدن یک انسان که در اعتصاب غذا به سر می برد کجا؟!
زیر فوران درد و هر روز ذره ایی از وجودت آب شدن و تو چاره ای جز ادامه ی مسیر برایت نباشد و هر روز ناتوان تر از روز قبل ولی مصمم تر در مسیری که پای نهاده ای زیرا که تنها تیری است در تاریکی.
در اعتصاب خشک دیگر بحث سر روز و ساعت نیست، دیگر صحبت از جداشدن ذره ذره وجودت نیست. بلکه اتفاق در لحظه است در ثانیه، از کار افتادن کل سیستم بدن در یک لحظه، نفسها به شماره افتادن؛ تنفس های نفسگیر و هر آن امکان بالا نیامدن نفس بعدی!!!
خشکی دهان، چسبندگی لب و دهان و زبان و… ایست قلبی با هیچ واژه ایی نمیشودلحظه های دردناک اعتصاب غذا را به تصویر کشید جان گلرخ و آتنا در خطر است.
مطلع شدم آقای حاج مرادی در پاسخ مادر آتنا که گفته بودبچه ها میخواهند اعصاب خشک بکنند جواب داده: “برایم مهم نیست”.
البته که برای شما که میراث دار سلف خویش هستید جان آدمی ارزش ندارد، اسلامی که در دهه ی ۶۰ چوبه های دار، جوخه های اعدام و خون جوانان میهن را نردبان ترقی خویش کردند و اینک در بالاترین مناصب دولتی تکیه زده اند و به هیچ نهادی هم پاسخگو نیستند و هر بلایی که می خواهند بر سر زندانیان می آورند و در نهایت به اسم خودکشی و مصرف مواد مخدر و…. پرونده ها را مختومه اعلام می کنند.
قانون و اخلاق و وجدان و این قبیل واژه ها کمترین اعرابی در این حاکمیت ندارد. به بردگی در امدن انسانیت و سلب کردن کرامت انسانی ماهیت این حکومت است.
من مریم اکبری زندانی سیاسی، از زندان اوین، از پشت دیوارهای سنگی دست استمداد به سوی مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری دراز می کنم و از همه ی کسانی که قلبشان برای انسان و انسانیت می تپد تقاضا دارم فریاد مادر گلرخ و آتنا را بشنویید و چشمان امیدوارمادران به سوی شماهاست.
شماهایی که از نیروی ایمان و عقیده به آزادی نوع بشر بر خوردارید انها را نا امید نکنید.
حضور شما اثری تعیین کننده خواهد داشت و ارزش نهایی هر زندگی در حضور لحظه های سرشار از احساس وظیفه در آن لحظه هاست.
مریم اکبری منفرد
زندان اوین
بهمن ۹۶
*لازم به توضیح است مریم اکبری منفرد در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او آن را وارد ندانسته بود.
مریم اکبری منفرد که در زندان رجائی شهر طی دوران محکومیت می کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می کند. دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیشتر در نامه ای به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: “تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی.”
0 نظر