پس از افشاگری اسماعیل بخشی، دیگر قربانیان شکنجه در ایران در کارزار «#من_هم_شکنجه_شدم» به روایت تجربههایشان از زندانهای جمهوری اسلامی پرداختند. دادخواهی کارگر معترض نیشکر هفتتپه باعث شد نسلهای متفاوت زندانیان سیاسی در چهار دهه اخیر بر تداوم شکنجه در نظام کیفری جمهوری اسلامی شهادت دهند. ایرج مصداقی، پژوهشگر سیاسی و یکی از جانبهدربردگان دهه ۶۰ در گفتوگو با «زمانه» شکنجه را یکی از «ارکان مهم دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی» میخواند و میگوید شکنجهگران در دهه ۶۰ با خنده و شوخی اتاق شکنجه را «سیسییو» نامگذاری کرده بودند.
ایرج مصداقی یکی از تجربههایش از شکنجه در اوین را چنین روایت میکند: «اسفند ۶۲، درحالیکه شدیداً شکنجه شده بودم و در راهرو روی زمین دراز کشیده بودم، دیدم یکی از بازجوها داخل اتاقی شد و پرسید: “قانون اساسی دارید؟” اول نمیفهمیدم یعنی چه، اما ماجرا تکرار میشد و بازجوی دیگری به اتاقی رفت و همین سوال را پرسید. بالاخره متوجه شدم آنها به کابل شلاقزدن میگویند “قانون اساسی”».
|
کارزار اینترنتی #من_هم_شکنجه_شدم واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی را در فضای مجازی آشکار کرده است. حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی و فعال جمهوریخواه دوشنبه ۱۷ دی در یک پیام توئیتری پیشنهاد این کارزار آنلاین را طرح کرد.
عبدالکریم لاهیجی، رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر ایران و رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر نیز سهشنبه ۱۸ دی در فراخوانی از «تمام قربانیان شکنجه در ایران» خواست تا «با استفاده از همهی امکانات رسانهای ـ از جمله وبسایتها و شبکههاى اجتماعى ـ به افشاى شکنجههایی که بر آنان رفته بپردازند.» به گفته او، قربانیان شکنجه در ایران مرجعی برای دادخواهی ندارند.
ایرج مصداقی، پژوهشگر و زندانی سیاسی دهه ۱۳۶۰ در گفتوگوی بالا استدلال میکند که جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت به دلیل ناتوانی در رقابت سیاسی همیشه به شکنجه و اعدام مخالفاناش دست زده است و آن را سیاست «النصر بالرعب» میداند.
مصداقی سال ۱۳۶۰ به دلیل رابطه با سازمان مجاهدین خلق بازداشت شد و یک دهه بعد را در زندانهای اوین، قزلحصار و گوهردشت محبوس بود. او ۱۳۷۳ ایران را ترک کرد و پس از مدتی با جدایی از سازمان مجاهدین خلق، به انتقاد علنی از آن پرداخت.
او در جایی از گفتوگو به تجربه هولناک دیگری از زندان دهه ۶۰ اشاره میکند: یک بار پس از ورود به اتاق شکنجه، بازجو چندین نوع کابل را به دست مصداقی میدهد و از او میخواهد ابزار شکنجهاش را برگزیند و به او میگوید: «اینجا دموکراسی حاکم است، چه طور میخواهی ازت پذیرایی کنیم؟».
مصداقی در انتها هشدار میدهد که نباید تصور کرد کارزار لغو شکنجه باعث دستبرداشتن جمهوری اسلامی از شکنجه خواهد شد: «چون فرض اصلاحپذیری این نظام اشتباه است».
او در عین حال کارزار #من_هم_شکنجه_شدم را مهم و ضروری میخواند و میگوید: «ما در همه عرصهها باید با نظام اسلامی مبارزه کنیم. به علاوه، چنین کارزاری دست حاکمان را میبندد و آنها دیگر نمیتواند به سادگی شکنجه کنند و همزمان بر آگاهی مردم نیز میافزاید. این کارزار هزینه شکنجه را برای حاکمان بالاتر میبرد.»
0 نظر