اصغر ایزدی
در دفاع از شعار دانشجویان: ” ایران، فرانسه، عراق، لبنان، شیلی…مبارزه یکی است؛ سرنگونی نئولیبرالیسم”.
از جریانهای سیاسی راست و لیبرال که بگذریم، این شعار به مذاق عدهای از کسانی که خود را جز نیروهای چپ ایران میدانند، خوش نیامده است و به آن انتقاد دارند. این شعار صرفنظر از آن که نوعی همبستگی دانشجویان با خیزشهای جاری جهانی است، نگاهی دارد به مضمون طبقاتی مشترکی که بین قیام آبان ۹۸ ایران و خیزشهای این کشورها دیده میشود.
۱۶ آذر ۱۳۹۸، دانشگاه تهران
در خیزشهای جاری جهانی در این کشورها، اعتراض به فقر، نابرابری وحشتناک طبقاتی، پیشبرد سیاست ریاضت اقتصادی و تخریب وضعیت معیشت کارگران و فرودستان جامعه، یکی از انگیزههای اصلی شعلهور شدن خیزشها بوده است. سیاست ریاضت اقتصادی بر مبنای تسلط سرمایهداری در همه کشورها جهان، بنام نئولیبرالیسم شناخته شده است. مهم نیست که آن را چه بنامیم، مهم اما، این است که مضمون طبقاتی این خیزشها مورد انکار قرار نگیرد.
در ایران، و بویژه از خیزش دیماه ۹۶ به بعد، مبارزه جانانه لایههای مختلف، کارگران، معلمان، بازنشستهگان، دانشجویان و سایر اقشار فرودست جامعه، همان ۹۹% ها، علیه فلاکت اقتصادی، علیه کالایی سازی آموزش و بهداشت، علیه بیکاری سازی ونابرابری جنسیتی و تخریب محیط زیست… جریان داشته که با چند برابر شدن ناگهانی قیمت بنزین شاهد یک انفجار و خیزش سراسری مردم درآبان ۹۸ بوده ایم.
این که اقتصاد ایران را سرمایه داری نئولیبرالیستی بدانیم، یا آن را به عنوان “سرمایه داری غارتگر و تخریبگر” و یا یک سرمایه داری دولتی رانتی/ نفتی و یا هر اسم دیگر، و با هر تحلیلی، نمیتوانیم بنیاد این سیستم را که بر استثمار نیروی کار استوار است، نادیده بگیریم. تفاوت نامگذاری و تحلیلها از نظام افتصاد سیاسی ایران (که در جای خود دارای اهمیت بسزائی است) در این حقیقت تغییری ایجاد نمیکند که با افزایش ناگهانی قیمت بنزین کاسه صبر مردم لبریز شد و با سرکوب خونین اعتراضات مردم در همان گام نخست، این اعتراضات به یک قیام سراسری علیه کل رژیم سیاسی فراروئید.
شعار دانشجویان بر چنین بستر و فضای خیزشهای جهانی قابل فهم است.
انتقاد اصلی مخالفان شعار دانشجویان بر بکارگیری عنوان نئولیبرالیسم این است که این مفهوم:
- توضیح دهنده نظام اقتصادی ایران نیست و بنابراین شعار علیه نئولیبرالیسم که ممکن (؟ ) است در خیزش مردم در کشورهای فرانسه و شیلی مناسب باشد، در ایران گمراه کننده است.
- بعلاوه چون در آن کشورها لیبرال دمکراسی وجود دارد و در ایران با یک رژیم استبدادی خونریز و مذهبی مواجه هستیم، چنین مقایسهای و کنارهم قراردان نظام این کشورها باعث میشود که توجه به دیکتاتوری جمهوری اسلامی کمرنگ شود.
واقعیت این است که منتقدین شعار علیه نئولیبرالیسم نمیخواهند مشخص کنند که مضمون طبقاتی خیزش آبان ماه ۹۸ علیه کدام سیستم اقتصادی است. این عده بیشتر بر فقر، فساد، ناکارآمدی و استبداد مذهبی رژیم انگشت میگذارند و لذا برخواست سرنگونی رژیم. تردیدی نیست که این بار مردم نه فقط خواست سرنگونی رژیم را در خیابانها اعلام کردند، بلکه برای این خواست به عمل مستقیم دست زدند؛ اما این بسیار اشتباه است که انگیزه و جنبه طبقاتی این خیزش و خصلت ضد سرمایهداری آن (و منجمله تقابل آن با سیاست نئولیبرالیستی ریاضت اقتصادی) را نادیده بگیریم و یا انکار کنیم. اعتراض به گرانی قیمت بنزین بر خلاف شعار “گرانی بنزین بهانه است/ کل نظام نشانه است” صرفا یک بهانه نبود. گرانی قیمت بنزین معیشت مردم را هدف قرار داده، باعث فلاکت بیشتر شده است، پس این نیست که خود آن فقط بهانهای بوده باشد در خدمت هدف و نشانه دیگری: کل نظام. به نظر میرسد عدهای میخواهند با این شعار، رادیکالیسم سیاسی جنبش را برجسته کنند و از شعار جنبش ۸۸: ” موسوی بهانه است/کل نظام نشانه است” الگو برداری کنند. غافل از آن که جنس این دو شعار از یکدیگر متفاوت است و دستکم گرفتن نقش گرانی قیمت بنزین در دامن زدن به اعتراضات، همانا نادیده گرفتن جنبه طبقاتی این خیزش اخیر بوده است.
برخی دیگر، هر چند که ممکن است بر این باور باشند که سیاست حاکم در ایران از سیاست ریاضت اقتصادی و نئولیبرالیسم پیروی میکند، اما فکر میکنند که شعار علیه نئولیبرالیسم، شعاری انحرافی است، یا حداقل نمیتواند جزو الویتهای مبارزاتی باشد و به مبارزه همگانی برای سرنگونی رژیم لطمه میزند. آنها فراموش میکنند که سرنگونی و انقلاب گرچه امری همگانی است، اما هر طبقهای بر مبنای منافع خود، درک متفاوتی از آن دارد.
شعاری که در تجمع دانشجویان بر روی پلاکاردها علیه نئولیبرالیسم دیده شد، به خوبی بیانگر برآمد چپ در جنبش دانشجویی ایران است و در ادامه همبستگی آنها در جریان اعتصابات کارگران نیشکر هفته با شعار نان، کار، آزادی، اداره شورایی بوده است.
اکنون شاهد این هستیم که دانشجویان در پیوند و همراهی با مبارزات کارگران و تهیدستان و خواستههای برابر جنسیتی و مبارزهای مشترک علیه استبداد دینی، فقر و نابرابری و هر گونه تبعیض، وارد عمل شده و ما شاهد یک همبستگی شکوهمند با خیزشهای جهانی توده مردم ۹۹% ها، هستیم.
انتقاد به این شعار دانشجویان، نشانه نادیده گرفتن برآمد نیروی چپ و مهمتر از آن نادیده گرفتن جنبه طبقاتی مبارزه و خیزشی است که جریان دارد. نمیتوان در موضع چپ و ضد سرمایه داری ایستاد، اما ارزش و اهمیت این شعار را در جهت دادن به مبارزه مردم و در همبستگی با خیزشهای طبقاتی در جهان کنونی نادیده گرفت. انکار جنبه طبقاتی خیزش مردم، چه در ایران، چه در خیزشهای جهانی که بر پلاکارد دانشجویان نقش بست، قرار گرفتن در صفوف رنگارنگ سیستم سرمایه داری جهانی است.
0 نظر