تصاویر ۱۷ زن زندانی سیاسی اوین در حمایت از مادران معترض در بند
در مجموعه مقالاتی که بخش زنان زمانه در روزهای آتی منتشر خواهد کرد، کوشیدهایم با خواندن بیش از ۵۰ بیانیه و نامه از زنان زندانی دریابیم چه رشتههایی آنها را به همدیگر و به مردم ستمدیده پیوند میدهد. از درون زندان چه میکنند و چه میخواهند. اعتراضهایشان به چه مواردی است. این مجموعه مقاله ادای احترامی است به تمام زنان زندانی که به جرم دگراندیشیدن و همدست نشدن با نظام سلطه و نه گفتن به ایدئولوژی زن ستیز و مستبد حاکم، روزها، ماهها یا سالها در حصار زندانهای ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی ۵۷ در بند بودهاند.
پس از بررسی این نامهها «همبستگی» را اولین رشته پیوند میان زنان زندانی با دیگر زنان و مردان زندانی یافتم. یکی از نوشتههای جمعی شجاعانه و آگاه زنان زندانی، بیانیهای است که ۱۷ زن زندانی سیاسی مرداد ماه ۹۷ برای حمایت از مادران معترض در بند از زندان اوین نوشتهاند. در این بیانیه افزون بر همبستگی، دادخواهی این زنان معترض و شجاع را نیز میبینید. فرازهایی از این بیانیه را میخوانید:
« جایی که حکومت به رغم تاکید بر مادر بودن زنان برای پابند کردنشان به خانه، مادرانگی زنان معترض را تاب نمیآورد: زنان بسیاری فرزندان خود را در زندان به دنیا آورده و بزرگ کردهاند؛ مادرانی حتی از دیدن جسد و محل دفن فرزندان خود محروم شدهاند؛ مادرانی به جرمخونخواهی فرزند خود یا درخواست آزادی فرزندشان به زندان روانه شدهاند؛ یا مجبور به ترک فرزند چند ماهه خود شدهاند و سالها بدونحتی یک روز مرخصی در هجران فرزندان خود در زندان گذراندهاند؛ مادرانی که حتی از ملاقات و دیدن فرزندانشان در سالنهای ملاقات زندانها محروم ماندهاند؛ و مادران بیقراری هم پشت درهای زندان ساعتها در انتظار بدیهیترین حق خود و در آغوش کشیدن فرزندشان رنجی مشابه را متحمل میشوند.
در تمام این سالها جدال حاکمیتی زن ستیز با زنان و مادرانی که برای آزادی و عدالت برخواستهاند، ادامه داشته است. تداوم این جدال البته خود نشانی از آگاهی افزون و گسترش مبارزه و اعتراضات زنان است. نمونهها بسیارند. تنها در چند ماه گذشته فرنگیس مظلوم به رغم بیماری به جرم دفاع از پسرش، سهیل عربی، بازداشت شد. مادر علیرضا شیرمحمدی به دلیل نداشتن ۸۰ میلیونتومان وثیقه، فرزند خود را در زندان از دست داد. راحله اصل احمدی به جرم خواست آزادی فرزندش، صبا کرد افشاری، بازداشت شد، و موارد متعدد دیگر.
در اخیرترین مورد، دختر پنج ساله نازنین زاغری، گیسو رتکلیف، به ناچار ایران را ترک کرد تا بعد از سه سال و هشت ماه، به دور از مادر، نزد پدر زندگیکند. ایندر حالیست که مسئولان به طور ضمنی آزادی او را مشروط به نتیجه مذاکره و معامله با بریتانیا کردهاند و آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، انسانها، حقوق آنها، عدالت و حقیقت است. از این منظر، عملکرد هر دو حکومت دو روی یک سکه است.
ما امضا کنندگان این بیانیه که برخیمان خود سالیان دراز رنج هجران فرزندانمان را تجربه کردهایم، بار دیگر اعتراض خود را به ستم بر زنان، رفتارهای غیر انسانی و بی عدالتی اعلام میکنیم.
تجربه تاریخی و واقعیت روزمره بیانگر آن است که مادرانگی به رغم میل حکومتها با مقاومت و باروری ذاتی خود تا چه حد میتواند به خواست و امکان رهایی گره بخورد. تداوم فشارها و فراقها بر زنان طی سالهای اخیر را نه عامل شکستن مقاومت که گواه ثابت قدمتر شدن در مبارزه و اراده معطوف به آن میدانیم.
ما زنان این مرز و بوم در این سو یا آن سوی دیوار زندان بر این باوریم که وجدان بیدار جامعه، تاب اینستمها را نخواهد آورد و نه دیر هنگام، بلکه در سپیده دمی نزدیک، با عمل و اراده و هر لحظه، رهایی مادران رنج کشیده این سرزمین را فراهم خواهد ساخت.»
یاسمن آریانی، مریم اکبری منفرد، سیما انتصاری، ارس امیری، مرضیه امیری قهفرخی، لیلا حسین زاده، نازنین زاغری، زهرا زهتابچی، آتنا دائمی، فاطمه ضیایی، منیره عربشاهی، نگین قدمیان، صبا کردافشاری، ندا ناجی، نرگس محمدی، فرشته محمدی و سپیده مرادی نویسندگان جمعی این نامه هستند.
تعدادی از نویسندگان این نامه مادر هستند و تعدادی فرزندی ندارند، اما به صراحت بر «زنستیزی» حکومت ایران انگشت گذاشتهاند و ریاکاری رژیم را در تاکید ایدئولوژی اسلامی بر « تقدس مادری» نشان میدهند. آنها نشان میدهند که آن «مادری» که حکومت داعیهدار آن است فقط در چهاردیواری خانه و آشپزخانه تعریف میشود با نقش مادران فرمانبردار و سختکوش و فداکار؛ مادرانی که نباید ساختار سلطه و تبعیض و استثمار حاکم را به پرسش بکشند، نباید دادخواهی کنند و از «حق خود و فرزندانشان و مردم» سخن بگویند و اگر میخواهند در جامعه نقشی ایفا کنند، باید بیصدا، درحاشیه، مطیع و فداکارانه باشد.
از میان آنها ارس امیری دختری است ۳۳ ساله، ایرانی – بریتانیایی که در سال ۹۸ به اتهام جاسوسی برای بریتانیا ۱۰ سال زندان محکوم شد. او که دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه هنر است، در زمینه برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای هنری مشترک میان هنرمندان ایران و بریتانیا فعال بود و با شورای فرهنگی بریتانیا همکاری داشته است. این شورا که زمانی در ایران نمایندگی مستقل داشت، از فوریه ۲۰۰۹ بعد از احضار کارکنانش به دستگاههای امنیتی، فعالیت خود را در تهران متوقف کرد.
حکم سنگین۱۰ سال زندان ارس امیری درحالی است که تعاملات فرهنگی او با هماهنگی و زیر نظر معاونتهای مختلف وزارت ارشاد ایران انجام میشده است. ارس امیری در ۱۰ سالی که در بریتانیا زندگی میکرده بارها به ایران سفر کرده است. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه در تلویزیون بدون ذکر نام ارس، او را «مسئول میز ایران در شورای فرهنگی انگلیس و همکار سرویس جاسوسی این کشور» و «عامل برنامهریزی پروژههای نفوذ فرهنگی» خوانده بود.
اعتراضات سراسری آبان ماه امسال را که به یاد دارید،۳۰ آذر ۹۸ وقتی تعدادی از زنان در بند زنان اوین برای حمایت از اعتراضات آبان تحصن کردند، نرگس محمدی، روز سهشنبه ۳ دی ماه همراه با خشونت و ضرب و شتم به زندان زنجان تبعید کردند و آتنا دائمی را نیز به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل کردند. ۱۲نفر از زنان زندانی دی ماه ۹۸ در اعتراض به سرکوب زندانیان سیاسی در زندان اوین نامهای نوشتند:
«از تاریخ ۳۰/۹/۹۸ تا تاریخ۵/۱۰/۹۸ جمعی از هم بندیان مان در اعتراض به سرکوبهای آبان ماه در دفتر بند سیاسی -عقیدتی زنان زندان اوین تحصن کردند اما متاسفانه اعتراض مسالمت آمیز آنان با برخورد تند و سرکوب از سوی مسئولین زندان مواجه شد. خانم نرگس محمدی را در تاریخ ۳/۱۰/۹۸به بهانه دیدار با وکیل از بند خارج کردند و به زندان زنجان تبعید کردند. آتنا دائمی را در تاریخ ۵/۱۰/۹۸ به گفته مسئولین به بند دو الف منتقل کردند. ما جمعی از زندانیان سیاسی -عقیدتی بند زنان اوین که نگران وضعیت هم بندیان خود میباشیم مراتب اعتراض خود را به تبعید، انتقال و چنین رویکردهایی در مواجهه با زندانیان سیاسی اعلام میداریم و خواستار بازگشت همبندیان خود هستیم.»
یاسمن آریانی، ارس امیری، مریم اکبری منفرد، لیلا حسین زاده، سهیلا حجاب، منیره عربشاهی، نگین قدمیان، صبا کرد افشاری، مژگان کشاورز، ثمین مقصودی، ندا ناجی و سمانه نوروز مرادی امضاکنندگان این نامه با همبستگی بازگشت همبندیانشان را طلب کردند.
یکی از امضا کنندگان این بیانیه صبا کرد افشاری، متولد ۱۳۷۷ است. وقتی او را دستگیر کردند، ۱۹ سال داشت. جرم او مخالفت علنی با حجاب اجباری بود. دادگاه انقلاب تهران صبا را به اتهام «تشویق به فساد و فحشا» به ۱۵ سال، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به هفت سال و نیم و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال و نیم زندان محکوم کرد که درنهایت ۲۴ سال بود که ۱۵ سالش قابل اجرا بود. به گفته وکیل او حسن زند، حکم این کنشگر مدنی به ۹ سال کاهش یافته که هفت و نیم سال از این مجازات، قابل اجراست.
صبا کرد افشاری برای دومین بار، خرداد ماه ۹۸ در منزل پدری خود در تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد. او پیش از این در جریان اعتراضات سراسری مرداد ماه ۹۷ در رابطه با گرانی و تورم به همراه حدود ۵۰ کنشگر دیگر بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود. صبا اواخر مهر ماه ۹۷ به بند زنان زندان اوین منتقل و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد اما ۲۵ بهمن ۹۷ و در جریان موج آزادی زودهنگام زندانیان سیاسی از بند زنان زندان اوین آزاد شده بود.
منیره عربشاهی، مژگان کشاورز و یاسمن آریانی هم از معترضان به حجاب اجباری بودند که در دادگاه اولیه روی هم به ۵۵ سال زندان محکوم شدند. هر سه زن نامبرده اکنون دوران حبس خود را میگذرانند.
همبستگی زندانیان اما زنانه یا مردانه نیست و اگرچه این نوشته ادای احترامی است به زنان زندانی اما شجاعت مردان زندانی را نیز از نظر پنهان ندارد. در پی انتقال از نرگس محمدی و آتنا دائمی تعدادی از زندانیان سیاسی مرد برای حمایت از این دو کنشگر مدنی در نامهای رفتارهای خشونت آمیز غلامرضا ضیایی، رئیس زندان اوین را فراتر از فرد و سیستماتیک توصیف کرده و گفتند: «ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج ضمن دعوت به مقاومت و ابراز همدردی با همه خواهرانمان در بند زنان زندان اوین خواهان بازگشت فوری نرگس محمدی و آتنا دائمی از زندان زنجان و بند امنیتی دو الف به بند سیاسی در زندان اوین و رسیدگیهای فوری پزشکی به آنان هستیم.»
همانطور که زندانیان مرد همبستگی خود را نسبت به زنان زندانی ابراز میکنند زنان زندانی نیز از مردان زندانی حمایت میکنند. برای نمونه نامه گلرخ ابراهیمی ایرایی است که در حمایت از سهیل عربی، عکاس و فعال سایبری که به جرم «سب النبی» ابتدا به اعدام و سپس به هفت سال و شش ماه محکوم شد. گلرخ محکومیتش را میگذارند که پروندهای جدید برایش باز شد و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به سه سال حبس، سه سال تبعید و جزای نقدی محکوم شد.
گلرخ ایرایی در این نامه از سهیل عربی حمایت میکند و در بخشی از این نامه مینویسد:
«سالهاست که در زندان است بی آنکه جرمی مرتکب شده باشد. اسیر کینه توزی سیستمی شده که برای عقیده مخالف عقیده خود نه تنها حق دفاع قائل نیست بلکه مخالفان را به بند میکشد و از هیچگونه شکنجه روحی و جسمی نیز دریغ نمیکند… وضعیت سلامت سهیل در پی بارها اعتصاب غذا و ضرب و شتمهای مکرر در زندان نگران کننده است…اینکه سیستم قضایی به این شیوه اقدام به حذف فعالین، معترضان و مخالفان میکند، اگر چه روال کار این روزها و این سالهاست اما باید این زنگ خطرها را جدی بگیریم و با ایجاد حساسیت نسبت به شرایط این چنینی و جلب نظر نهادهای مسئول بینالمللی به این شیوه حذف فیزیکی فعالین سیاسی و عقیدتی پایان دهیم.»
آتنا دائمی، فعال مدنی، فعال حقوق بشر و حقوق کودکان، ۳۱ ساله که از سال ۹۳ با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری و اختفای ادله جرم» محکوم شد و درنهایت یک سال بعد به هفت سال زندان محکوم شد از جمله زنانی است که زندان خاموشش نکرده و از درون زندان بارها به نقض حقوق بیصدایان اعتراض کرده و همبستگی خود را با زندانیان و معترضان ابراز کرده است.
کنشگری شجاعانه آتنا در زندان درنهایت به باز شدن پروندهای جدید برای او و گلرخ ابراهیمی منجر شد. آتنا دائمی و گلرخ ایرایی در یک پرونده مشترک با دو اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» به سه سال و هفت ماه زندان و دو سال محرومیت از عضویت در گروههای اجتماعی محروم شدند. این حکم از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر شده است. آنها برای اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال و شش ماه حبس و برای اتهام توهین به رهبری به دو سال و یک ماه حبس محکوم شدهاند.
برای این پرونده جدید یک جلسه دادگاه در تاریخ ۲۸ خرداد ۹۸ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای آنها برگزار شد. مستندات اتهام تبلیغ علیه نظام برای آنها «نوشتن نامهها و بیانیههای از داخل زندان» و «ارتباط با رسانههای خارج از کشور» بوده و مستندات اتهام توهین به رهبری «سرود خوانی آنها یک روز پس از اعدام «زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی» در سالن ملاقات زندان بوده است. آنها شعار «ای شهید» را خواندهاند که در رسانههای داخلی این سرود بارها پخش شده است.
یکی از نامههای او در همبستگی و دادخواهی زندانی سیاسی محکوم به اعدام، رامین حسین پناهی نوشت. رامین حسین پناهی که به اتهام بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت و «اساس نظام جمهوری اسلامی») از طریق عضویت در حزب کومله کردستان به اعدام محکوم شده بود، شهریور ماه ۹۷ در ۲۳ سالگی اعدام شد. فرازهایی از نامهای را که آتنا دائمی خرداد ماه ۹۷ در همبستگی با رامین حسین پناهی نوشته است را میخوانیم:
«میخواهم از رامین بگویم از خانواده حسینپناهی که در تاریخ ۴۰ سال اخیر زندگیشان از بزرگترین تا کوچکترین عضو آن رنگ آرامش و امنیت به خود ندیدهاند، ۸ سال زندان و بلاتکلیفی برای برادر ارشد و سپس برای آزادی او، اما به قیمت کشته شدن برادری دیگر، در راه ملاقات و از طریق تصادفی مشکوک!
احضار و بازداشت حداقل سالی ۲ بار و هر بار برای یکی از اعضای خانواده. حملههای پی در پی به منزل و تفتیش آن و ایجاد رعب و وحشت و تهدیدهای ناتمام! و رامینی که از کودکیاش، شاهد تمام این ظلمها بوده و هست. رامینی که قطعاً همچون هزاران نفر دیگر حقایق را در مییابد و قدم در راه عزیزانش میگذارد، راهی که به استقلال ختم میشود، راهی که صدها تن به خاطر آن زندانی گشته و اعدام شدند. عزیزانی همچون فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، احسان فتاحیان، شیرکو معارفی و همچنین قدیمی ترین زن زندانی زینب جلالیان…»
آتنا دائمی از آن زندانیانی است که در حمایت و همبستگی با دیگر زندانیان یا مردمان معترض و سرکوب شده از زندان بسیار پیشقدم بوده است. وقتی او در فروردین ۹۶ در حال اعتصاب غذا بود، خواهران زندانی برای همبستگی با او خطاب به دادستان تهران، جعفری دولت آبادی، نامه نوشتند و در بخشی از نامه نگرانی خود را ابراز کردند:
«ما همبندیهایشان فارغ از پرداختن به مطالبات ایشان بر اساس موازین و دغدغههای انسانی و اخلاقی، در ملاقات با دادیار ویژه، جناب آقای حاجیمرادی و قاضی اجرای احکام دادسرای مقدس، جناب آقای عباسی درخواست نمودیم تا مطابق قوانین و اختیارات مراجع قانونی، نسبت به رسیدگی به این امر اهتمام ورزیده و به لحاظ زمانی روند رسیدگی را تسریع نمایند. متأسفانه علیرغم تداوم اعتصاب غذای خانم دائمی و وخامت وضعیت جسمیشان، پیگیریهای خانواده و وکیل تاکنون به سرانجام نرسیده و ادامه اعتصاب موجب نگرانی ما شده است…»
امضاکنندگان این نامه مهوش شهریاری، فریبا کمالآبادی، مریم نقاشزرگران، الهام برمکی، الهام فراهانی، زهرا ذهتابچی، نیگارا افشارزاده، مهرناز حقیقی، گلرخ ایرایی، نازنین زاغری، نسیم باقری، آفرین نیساری، مریم اکبری منفرد، مریم النگی، معصومه ضیاء، لیلا جعفری، آزیتا رفیعزاده و نرگس محمدی بودند.
اینها تنها چند نمونه از نامهها و بیانیههایی بودند که زنان زندانی در همبستگی، حمایت و دادخواهی خواهران و برادران دربند و معترضشان نوشتهاند. این واژهها که از حصارهای زندانها گذشته و ثبت شدهاند نشان میدهند که ۴۰ سال سرکوب و ستمکاری حکومت، مذبوحانه و حقارتبار بوده است.
0 نظر