یکی از اولین اقدامات بعد از انقلاب تضعیف دادگستری، لغو قوانین مدرن و جانشین کردن آن با قوانین شرع اسلام بود. در همین راستا لایحه قصاص توسط سید محمد بهشتی از نظریه پردازان ولایت فقیه، و نخستین رئیس دیوان عالی کشور بعد از انقلاب به مجلس فرستاده شد. پس از طرح این لایحه ۱۱۲ نفر از اساتید حقوق، قضات و وکلای دادگستری طی بیانیهای اعتراض و انتقاد خود نسبت به این لایحه را اعلام کردند و جبهه ملی ایران در اعتراض به این لایحه وبه مناسبت یکصدمین سالگرد تولد دکتر مصدق اعلام راهپیمایی کرد. صبح روز ۲۵ خرداد خمینی در سخنرانیای که از رادیو و تلویزیون ایران پخش شد، اخطار شدیدی به جبهه ملی داد و گفت: "ملت مسلمان را دعوت میکنند که در مقابل لایحۀ قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! شما را دعوت به قیام و استقامت در مقابل قرآن میکنند. راهپیمایی در مقابل حکم ضروری اسلام! ... جبهه ملی از امروز محکوم به "ارتداد" است." مقلدین و چماق بدستان خمینی در آن روز به خیابانها آمده و با چوب، چماق، و زنجیر به جان مردمی افتادند که بسمت مناطق اعلام شده برای راهپیمایی در حرکت بودند، و اجازه جمع شدن افراد و برپایی تظاهرات را ندادند. زیاده خواهیهای خمینی و همکاران و هوادارنش سببب شد که پارهای از احزاب و گروههای سیاسی برای دفاع از خود و جلوگیری از سرکوب، برعلیه رژیمی که به ارتش، سپاه و بسیج مجهز بود، دست به مقاومت مسلحانه بزنند، پارهای دیگر هم مجبور به ترک کشور شدند و یا عقب نشینی کرده، مخفی شدند و اعضا و هوادارنشان دستگیر، شکنجه و اعدام شدند.
خمینی و یارانش با این ترفندها، دروغ گوئی ها، سرکوبها و فشارها نظامی جمهوری اسلامی را به ایرانیان تحمیل کردند و ۴۳ سال است که بر گرده ما سوارند. اعدام نوید افکاریها و دستگیری وحید و حبیب افکاریها و سعید دشتکیها نشانه ضعف این رژیم و درماندگی آن است. رژیمی که پایههای مردمی داشته باشد و نگران ادامه حیات خود نباشد به داغ و درفش، اعدام و شکنجه نیازی ندارد. باید همگی آگاه باشیم که این جنایتها بر طبق اصول اسلامی و با مراجعه به نص صریح قرآن انجام میشود. دشمن ما یک شخص نیست. مسبب این جنایتها خامنه ای، روحانی، برادران لاریجانی، و ... نیستند. این افراد تنها مهرههایی هستند که احکام دینی را به اجرا درمیاورند. دشمن ما اسلام سیاسی و دخالت دین در امور کشور است. به عنوان مثال خدا در قرآن، سوره نسا، برای مقبله با دگر اندیشان و ناباوران به دین اسلام چنین احکامی صادر میکند:
در این آیات بخوبی می بینید که خداوند در قرآن، در میان انسانهای مومن، منافق و کافر، تبعیض قائل شده است. با استناد به این آیات، هزاران زندانی سیاسی هر روز در زندانها شکنجه شده، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و سپس اعدام می شوند. حقوق انسانی هر کس، به بهانههای واهی “حرب با خداوند” و “ترک خداوند” به زیر پا گذاشته شده و مورد ظلم و ستم واقع می شوند. این آیات و نظایرآنها، پایههای اصلی قانون اساسی ایران است، و در نتیجه “تبعیض و بیعدالتی” در دستور کار این قوانین قرار گرفته است. قانون، بر طبق تعریف لغتنامه دهخدا، باید ” متکی بر طبیعت عالم تمدن و متناسب با طبیعت انسان باشد و بدون استثناء شامل همه ٔ افراد مردم آن مملکت گردد و اغراض مستبدانه ٔ اشخاص را در آن دخالتی نباشد.” در حالی که در این آیات می بینیم که خداوند، با بغض، غرض و کینه شخصی با منافقین و کافران برخورد کرده و حقوق آنان را زیر پا می گذارد. خمینی میگفت:"شما اسلام را به مردم بگوييد …شما سوره برائت را براي مردم چرا نمي خوانيد شما آيات قتال را چرا نمي خوانيد ؟ هي آيات رحمت را مي خوانيد در آن قتال هم رحمت است براي اينکه مي خواهد آدم درست کند آدم گاهي درست نمي شود فرض گاهي نمي شود الا بالکي [داغ کردن] بايد ببرند داغ کنند تا درست بشود جامعه بايد آنهايي که فاسد هستند از آن بيرون ريخته شوند. قران می گوید با اشخاصی که مسلمان هستند با مدارا رفتار کنید و انها که با خدا نیستند بزنید، بکشید، حبس کنید." از دیگر سخنان خمینی: "اعدام هايي که در اسلام هست اعدام هاي رحمت است … اگر چهار تا دزد را دستش را ببرند در مجمع عمومي ؛ دزدي تمام مي شود ؛ اگر چهارتا آدمي که به فحشاء مبتلا است آنرا شلاق بزنند در جامعه فحشاء از بين مي رود …. اين حقوق دانها نمي فهمند … اينها مي خواهند حقوق بشر ! توچه مي داني بشر چه هست تا حق بشر چه باشد." همین دستورات بربری و قرون وسطایی را در سیستم قضایی کشور ما وارد کرده اند و بیش از چهل سال است که قانون وحشیانه قصاص را عمل کرده، دست و پا میبرند و چشم در میاورند. میگویند قرار بوده از اولیا دم رضایت گرفته شود. این مزخرفات در قرن ۲۱ یعنی چی؟ اگر قتلی صورت گرفته باید قائل را پیدا کرد و محکوم کرد نه اینکه با پول رضایت خانواده مقتول را خرید. همه احکام جمهوری اسلامی غیر انسانی و غیر عقلانی است.
منشور جهانی حقوق بشر که از بدو نوشته شدن آن در سال ۱۹۴۸، ایران از امضا کنندگان آن است، در باره حقوق انسانها چنین می گوید:
ماده ی ۱. تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیهای برادرانه رفتار کنند.
مقایسه کنید اصول و حقوقی را که منشور جهانی حقوق بشر برای انسانها تعیین کرده است، با آنچه که قانون اساسی ایران و قرآن به ما نوید می دهند. در این اصول، همه انسانها بصورت واقعی با هم برابرند، و به دلیل تفاوتهای عقیدتی، مذهبی، نژادی، جنسیتی و غیره مورد اذیت و آزار قرار نمی گیرند. برده داری مذموم و ممنوع است، و همه انسانها آزاد و در مقابل قانون برابرند، جدای از اینکه مرد هستند یا زن، مومن هستند یا کافر، ایمان آورده اند یا نیاورده اند، به جنس مخالف تمایل جنسی دارند و یا همجنس گرا هستند، مسلمان هستند یا بهایی. این اصول همه خواص تعریف لغتنامه دهخدا از قانون را دارند و در نتیجه باید سرمشق و الگوی ما برای نوشتن قوانین باشند. خمینی، رهبر معنوی اصلاح طلبان، که از او بعنوان “امام راحل” و “امام با درایت” یاد می کنند، درباره حقوق بشر چنین گفته است؛ “همه بدبختی هایی که داشتیم و داریم و- وبعد هم داریم – از این سران کشورهایی است که این اعلامیه حقوق بشر را امضاء کرده اند. این اغفال است، افیون است این برای تودهها برای مردم (صحیفه امام جلد ۳ ص ۳۲۳). خمینی میدانست که حقوق بشر پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است و به همین دلیل به شدت با آن مخلف بود و از آن وحشت داشت. هنوز هم نوچههای سابقش در متون اسلامی به دنبال عدل، مساوات و برابری میگردند و به ما وعده اسلام معتدل میدهند گوئی چنین چیزی امکان پذیر است. ما باید از حقوق همه انسانها جدای از باور فکری و آرمانهایشان دفاع کنیم و اجازه ندهیم که هیچ نوع سیستم سیاسیای در کشور ما قوانینی تصویب کند که برپایه آن بتوان انسانها را به بند و زنجیر کشید و مانع فعالیتها و مبارزات سیاسی آنان شد. تلاش ما باید این باشد که اجازه ندهیم فعالیت سیاسی، مخالفت با رژیم در قدرت، و دگراندیشی جرم محسوب شده و بتوان آن را ممنوع کرد. حقوق بشر و منشور آن یک دست آورد بزرگ بشری است و ما باید آن را پاس بداریم و برای محقق شدن بند بند آن تلاش کنیم.
هیچ رژیمی بدون همکاری مردم نمیتواند ادامه حیات بدهد. کلید نجات ما در نافرمانی مدنی و اعتراضات دسته جمعی است. اگر کارمند دولت هستید کم کاری کنید و اجازه ندهید چرخه بوروکراسی کشور به راحتی بچرخد. در مراسم مذهبی شرکت نکنید و به مسجد نروید. اجازه ندهید رژیم از باورهای دینی شما به عنوان چماقی برسر همه استفاده کند. رای ندهید. در خیمه شب بازیهای انتخاباتی شرکت نکنید. پولهایتان را از بانکها بیرون بیاورید. اقتصاد ایران بدون پول شما سرپا نخواهد ماند. تا جایی که میتوانید پول آب و برق را ندهید یا دیر بدهید. هیچ چیز غیر ضروریای نخرید. هر پولی را که به دولت بدهکارید ندهید و یا دیر بدهید. سهام نخرید. ملک نخرید. روزنامهها و مجلههای رژیم مانند کیهان را نخرید. با خانوادههای زندانیان سیاسی و قربانیان رژیم ملاقات کنید و از آنها دلجویی کنید. مسابقات ورزشی را تحریم کنید و به تماشای آن نروید. کانالهای تلویزون ایران را نگاه نکنید. به سینما و کنسرت نروید. با تحریم و خانه نشستن سیستم اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی را فلج کنید. اتحادیه بازیکنان جهان امروز به نمایندگی از ۸۵۰۰۰ ورزشکار خواستار اخراج ایران از ورزش جهانی شد. از این حرکت پشتیبانی کنیم. اجازه ندهیم پرچم جمهوری اسلامی در استادیومهای جهانی به اهتزاز دربیاید. رژیمی که مردم را شلاق میزند، حکم قصاص اجرا میکند و دم از "حق الناس" میزند لیاقت حضور در جامعه جهانی را ندارد.
رژیم جمهوری اسلامی قدر قدرت نیست که اگر بود احتیاجی به آبرو ریزی و قتلهای ناجوانمردانه نداشت. این جنایتها برای ایجاد فضای رعب و وحشت است. باید در مقابل این رژیم قرون وسطایی بایستیم و اجازه ندهیم جانهای بیگناه دیگری قربانی ادامه حیات این رژیم بشود.
لادن بازرگان
سپتامبر ۲۰۲۰
* سیاوش کسرایی
0 نظر