به مناسبت گرامی داشت ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان
زنان ایران، از اولین روزهای تصرف قدرت توسط دیکتاتوری ارتجاعی- مذهبی حاکم بر ایران، با شجاعت کم نظیری ایستادند و به تبعیض های جنسیتی و حجاب اجباری اعتراض کردند. آنها در اعتراض های چند روزه خود گفتند: ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم، نه شرقی، نه غربی، جهانی. زنان پیشرو رفع هر گونه خشونت و تبعیض، به ویژه تبعیض جنسیتی را جهانی میدانند و زنان ایرانی با عزمی راسخ برای رفع تبعیض و ستم بر زنان و تمام جامعه تا به اکنون به اشکال مختلف شجاعانه و پیگیرانه ایستادهاند. این مبارزات نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه در دور افتاده ترین نقاط ایران و جهان هم ادامه دارد.
زنان همواره مورد تهدید و بازداشت و اذیت آزار حکومت و حتی تحقیر جامعه مردسالار و گاه تحقیر خانواده بوده و هستند. یکی از مهمترین خشونت های جنسیتی بر زنان در حوزه دادخواهی، مساله تجاوز و شکنجه های جنسیتی فیزیکی و کلامی در زندان هاست که بازجویان و ماموران زن و مرد زندان مدام از این اهرمهای فشار برای آزار زندانیان زن استفاده میکنند تا بتوانند اراده ی زنان مبارز را در هم بشکنند.
با تأسف فراوان باید گفت که خشونت علیه زنان در ایران، نه تنها از طرف حکومت به شکل ساختاری و قانونی بر تمامی عرصه های زندگی زنان اعمال می شود، بلکه ریشه در فرهنگ به شدت مردسالار و زن ستیز جامعه ما نیز دارد که زنان را جنس دوم میداند و به همین دلیل به طور پیوسته شاهد فجایع بی شماری در نقاط مختلف کشورمان هستیم. خشونت بر زنان تنها خشونت فیزیکی یا کلامی نیست، خشونت بر زنان در لایه لایههای زندگی ما بر زنان آوار میشود و به هر کجا که بنگریم آثار شوم این ستمها و خشونت ها را می بینیم: از قتل ها و خشونت های ناموسی، از ستمها و محرومیتهای زنان از حقوق برابر چون؛ حق آزادی در عرصه های مختلف اجتماع، حق پوشش و کنترل بر بدن، حق زندگی آزاد برای انتخاب شریک زندگی، حق طلاق، حق حضانت فرزندان، حق تحصیل، حق کار، حق سفر تا نداشتن دیگر حقوق اقتصادی، اجتماعی چون حق دستمزد برابر، بیمه و بسیاری از نابرابریهای اجتماعی و حقوقی دیگر. زنان برای برخورداری از حقوق برابر نه تنها توسط حکومت اسلامی ایران به شدت سرکوب، بازداشت، شکنجه و به احکام سنگین محکوم می شوند، بلکه توسط جامعه و خانوادههای مرد- پدرسالار نیز مورد خشونت قرار میگیرند تا این حقوق را از آنها سلب کنند یا مهر سکوت بر لبان شان بزنند و اگر مبارزات و ایستادگی های زنان برابری خواه نبود، زنان بایستی هم چنان در پستوی خانهها می ماندند.
هنوز در قرن بیست و یکم، شاهدیم که فرهنگ غالب بر جامعه در ایران و در بسیاری از کشورهای دنیا، وظیفه زنان را محافظت از خانه و خانواده و فرزندان میداند و امر مبارزه و پرداختن به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی کاری مردانه تلقی می شود. به همین دلیل به وفور شاهدیم که در برخی از خانهها، وقتی بحثهای سیاسی- اجتماعی صورت میگیرد، زنان به آشپزخانه ها هدایت میشوند تا فضای خانه را برای مردان مهیا کنند. همین مردان هنگام ابراز وجود زنان، آنها را تحقیر میکنند که شما از سیاست سر در نمی آورید و بهتر است که ساکت باشید و در نتیجه هم توانایی و هم اعتماد به نفس زنان تضعیف می شود. دردناک تر اینکه بسیاری از زنان هم به این تبعیض و خشونت تن میدهند زیرا تفکرشان با مردسالاری عجین شده است. فرزندان این خانوادهها نیز با همین فرهنگ بزرگ میشوند و پرورش می یابند. در جامعه پدرـ مردسالار ایران نیز که تمامی ارکان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی با همین تفکر شکل گرفته است، در نتیجه مدام تفکر مرد سالاری در خانه و جامعه بازتولید میشود. از این رو فعالیت زنان مبارز برای تغییر شرایط بسیار سخت و گاه طاقت فرساست.
در ایران امروز که دچار بحران های عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شدهایم و بخش عظیم فرودست جامعه از حداقل امکانات موجود هم محروم است و روز به روز فقیرتر می شود، زنان جزو اولین گروههایی هستند که از طریق این ساختار ناعادلانه، قوانین تبعیض آمیز و فرهنگ مردسالار به کنج خانهها پس زده میشوند و خشونت های بی شماری بر آنان وارد میشود. در این شرایط اگر مبارزات مستقل، پیگیر و خستگی ناپذیر زنان برای رهایی از هر گونه ستم و تبعیض و نابرابریهای اجتماعی ادامه نیابد، بی تردید این سرکوب ها، تبعیض ها و نابرابریها نه تنها برای زنان، بلکه برای کل جامعه هم روز به روز فاجعه بارتر خواهد شد.
امسال بیانیه های محکم و خوبی از طرف طیف های مختلف فعالان جنبش زنان و فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران و خارج از کشور منتشر و دست به دست شد و هم چنین حرکتها و همایش هایی خوبی چه در عرصه خیابان با حضور زنان و همراهی تعدادی از مردان برابری طلب و چه در فضای مجازی با ائتلاف گروههای مختلف فعالان جنبش زنان ایرانی در خارج از کشور انجام شد. این نشان میدهد که زنان در عرصه های مختلف فعالیتهای سیاسی- اجتماعی، هم چنان فعالانه حضور پیگیر دارند و به این مهم دست یافتهاند که علیرغم تفاوت در نگرش ها، برای رفع هر گونه خشونت و تبعیض جنسیتی علیه زنان، نیاز به همبستگی بیشتری با همدیگر دارند. از بیانیه های منتشر شده میتوان موارد زیر را برشمرد: بیانیه زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)، بیانیه اتحاد بازنشستگان، بیانیه جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار، فراخوان بیدارزنی برای گفتگو پیرامون روایتگری خشونت های جنسی و مسئولیت اجتماعی ما، بیانیه شورای بازنشستگان ایران، بیانیه سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران، بیانیه مشترک ۳۸ نهاد و تشکل چپ و دموکراتیک، بیانیه شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و بسیاری موارد دیگر.
ما مادران پارک لاله ایران که خود از قربانیان خشونت و تبعیض بر زنان هستیم، از مبارزات و تلاشهای برابری خواهانه زنان برای رفع هر گونه خشونت و تبعیض و ستم جنسی- جنسیتی، حمایت میکنیم. ما ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت و تبعیض علیه زنان را فرصتی میدانیم تا بتوانیم صدای اعتراض مان را به همراه تمامی زنان در سراسر جهان علیه هر گونه تبعیض و نابرابری بلند کنیم و مردان را نیز برای رسیدن به این برابری فرا بخوانیم تا با ما همراه شوند و دنیایی به دور از ستم و تبعیض و نابرابری با همدیگر بسازیم.
ما به خود می بالیم که زن هستیم، زیرا زنان شجاع ما علیرغم ستم کشیدگی مضاعف، به ویژه در ایران، سال هاست که به طرق مختلف در برابر تبعیض های جنسیتی، قومی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی ایستادهاند و اجازه نمیدهند که توسط این حکومت ارتجاعی و زن ستیز و جامعه و خانواده مرد-پدرسالار مورد تعرض بیشتری قرار بگیرند. ما معتقدیم برای ساختن دنیایی بدون خشونت، ستم و تبعیض بر زنان، ایجاد تشکل های مستقل زنان و بالا بردن آگاهی زنان و مردان جامعه از ضروریات است و این مبارزه تا رهایی از هر گونه ستم، تبعیض و نابرابری ادامه دارد.
توانمند، پاینده و پیروز باشیم
مادران پارک لاله ایران
۶ آذر ۱۳۹۹/ ۲۶ نوامبر۲۰۲۰
مادران پارک لاله ایران
خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
0 نظر